اینجا خیلی دیدم تاپیک میزنن مامانم سال کنکورم فلان کار رو برام کرد بیسار کرد یا مادرایی که تاپیک میزنن بچه ی من کنکور داره فلان کارها رو کردم
سال کنکور من مامانم حامله بود صبح تا شب میخوابید یه خواهر ۷ ساله داشتم که باید پیشش میبودم نمیتونستم برم کتابخونه . الانم که دانشجو شدم بازم مشکلات خواهرام هست امتحان دارم مامانم نمیدونه مشکلات خونه رو تنهایی هندل کنه هزار بار منو از خوابگاه کشیده خونه که بیا بابا عمل داره بیا بابا حالش بده و ...
ای بابا
نه والا
مامان ما هم مامان نبود
نفهمید کی کنکور دادم کی رفتم دانشگاه کی چیکار کردم
فقط در حال رقابت با من و خرج های آنچنانی و سفر و تفریحات آنچنانی بود
الهی...
خدا کمکت کنه
واقعا بعضی مادرا خیلی به فکر بچه هاشونن
منم سال کنکورم مامانم اصلا درک نمیکرد
مامان من هر چند وقت میپرسید: راستی دخترم تو الان کلاس چندمی؟ 😂🤔
والا من یه مهمونی نمیرم همش سرکوفت میزنه
پارسال شب یلدا که کارمو کشوند به دکتر اعصاب
مگه مامان های دیگه چیکار میکنن
والا من دوران کنکور مامان بزرگم مریض بود مامانم ۲۴ ساعته اونجا تازه دایی هامم به من هر ازگاهی میخواستن بهم تیکه بندازن که تو تو خونتون کار نمیکنی تازه مامانمم میومد بهم میگفت تو درس نمیخونی آخرش همه میرن دانشگاه تو با حسرت میشینی اینارو نگاه میکنی این از این بعد از دوران کنکورمم که حامله شد
همه مادرها همینن ولی باز بنظر من مادر من خیلی مادر بود چون میدیدم تو مدرسمون چقدر مادرها کلا بچه هاشونو ول کرده بودن همه مثل هم نیستن همینجوری که مادرهای بهتر از تو هست مادرهایی که بدتر از مادر توهم باشن زیادههه
عمل بابات تموم نشد؟ گوش نکن وقتی میگه زود پانشو بیا بگو درس دارم ماهی یکبار بیا دو روز سر بزن و برگرد
