من ۳ ماه پیش ی صدایی گفت این همه سال درس نخوندی و فلانی اذیت کردی ....الان میخونی ؟چه فایده دیگه اون فرد نیست....
واقعا دیوووونه شدم ،همش غم همش استرس...هم توسل
پوستم داغون شده ....جلوچشام سیاهه
گاهی مثلا صبح با مامانم رفتم پارک خوب بودم...همش میگفتم شکر بخاطر اینکه کنار مادرم هستم.
یا مثلا پبرزن میدیدم ،میگفتم الهی مامانم سنش از این هم بیشتر شه....ولی همچنان ی بغض داشتم.
شبها خواب درست و درمون ندارم ، تحت اثر دارو خوابم میاد
تا میرم یراغ کتاب غم میمیاد.