تو عقد بودن مث اینکه چتهای خیانت طرف و پرخاشگریاشو خساستشو و اینک میگ میرفتن بیرون دخترارو نگاه میکرده و ب این میگفته ندارم بعد پسر با مادرش میرفت خرید دختر فاکتوراشو پیدا کرده،میگ تو گوشی پسره دیده چت عاشقانه کرده بوده بعد ک دختر میفهمه چتارو نامزدش بهش میگه اونی ک بهش این پیامهارو دادم پسره دختر نیست دختر چندماه دیگ ادامه داده رو پسر زوم کرده میگ از حالت دستها و حرکاتش وقتی باهم تنها بودیم راحت بود و گارد نداشت شوخی میکردم حالت دستها و حرکاتشو میدیدم لوس بود،تا اخرس ر به پسر به دروغ میگه تو گوشیت دیدم یه اکانت با ایدی مفع.عولو بلاک کردی پسر میگه اهان اون واسه خط دوستم بوده ک یه ماه تو دستم بوده کلا، بعد دختره با همین یه دستیش میفهمه پسره خط دیگ هم داشته ک نگفته!دختره از قصد عصبانیش میکرده ببین واکنشش چیه
بعد از قبل با یه مشاور هماهنگ میکنه پسررو میبره پیشش مشاوره روز بعد به دختره میگ فقط جداشو
میگ یروز خونه مادر پسر بوده رفته سر وسایل پسره یه گوشی قدیمی ازش پیدا کرده دیده از بدن زنهای مختلف توش کلی عکس
کاش هرکس خواست عروسی کنه همینقدر زرنگ باشه بعد من روهوا شوهر کردم