بعضی وقتا میگم چیکار کردم دیگران به خودشون اجازه میدن هرجور دوست داشتن بامن رفتار کنن. مثلا دیروز شوهرم چون قرار بود مامانشو صبز ود ببر دکتر شب خابید خونشون .وجاری هامم بدون دعوت یهو آمده بودن اونجا وشام خورده بودن ورفته بودن. شوهرم میگفت تاصب خوابم نبرد خیلی دلم برت تنگ شده بود سنم رفت بالا نمیتونم دوریتو تحمل کمم. منم با دلخوری گفتم میومدی دنبالمون .گفت خیلی خسته بودم .( البته منم اینطوری راحت تر بودم ) محل کار شوهرم به خونه مادرش نزدیک براهمین خسته بوده وچون صب زود باید بیدار میشد دیگ نیومد دنبالمون.حالا این هیچ سر سفره به دخترم میگ چرا گوشتارو نخوردی یاید میدادم زنم بخوره توخونه یورتمه بره برام . گفتم یعنی چی مگه من اسبم . گفت شوخی کردم وفلان
وا
شوخی بوده ب نظرم.
😕😐کجای حرفاش بده
از یه چیز دیگه ناراحتی فک کنم
همیشه توهین میکنه؟
مشکل تو نیستی شوهرت بلد نیست شوخی کنه
بعد اون اولش ک حوصله نداشته بیاد خو طبیعیه چیز بدی نگفته خسته بوده فک کرده راحت تری نری
همشو خوندم مشکلی نداشت جز دو سه جمله آخر
اجازه نده از این شوخیا جلوی بچه باهات انجام بده ، پس فردا بچه هم هر حرفی به دهنش بیاد میگه بهت ، بچه هست و متوجه نیست که خوب و بد چیه
همسرتون خواسته شوخی کنه باهاتون ولی کلمات انتخابی خوبی نداشته ،تو عالم صمیمیت ،ازش بخواید مخصوصا جلوی بچه ها و دیگران شوخی این شکلی نکنه ،قشنگ نیست
چقد بیشعورانه بود
اگه این شوخیاش بی مزه است و همیشه همینجوری که تو ناراحت نمیشی از چیز دیگه ناراحتی اصل مطلب رو بگو ، برات تو رابطه کم میزاره یا اون شب اتفاق خاصی افتاده بین جاریهات بوده حرفی زده چیزی شنیدی ، یا مامانش چیزی گفته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
