دلم خیلی گرفته واقعا فشار زندگی فشار خانواده از همجا درک نشدن اخه چطور بقیه آدم واقعی پیدا میکنن ک انقد باهاشون خوبه رابطشون سالمه بعد ازدواج میکنن چرا من شانس از هیچی ندارم اخه چیکار کنم چطور ب خانوادم بفهمونم من دست خودم نیس هرکاری میکنم از کسی دیگ خوشم نمیاد ولی اونا میگن باید ازدواج کنی اونم با کسی ک ما بگیم اصلا منم ازدواج عاشقانه و عاقلانه دوس داشتم یه رابطه سالم واقعی اما از عشقو عاشقی ک شانس نیاوردم اصلا دیگ نیست پسری ک واقعا عاشقت باشع سالم باشع درست حسابی باشع اصلا نمیدونم چیکار کنم موندم بخدا اخه چرا دست خودم نیس همه مردا ب چشمم یجوری شدن وحشتناکو سیاه شدن فعلا تو خودم نمیبینم ازدواج کنم چون حالم چن ساله عجیبه اصلا حرف خانواده رو گوش کنم ک فقط زیر فشار اینا خارج شم ولی از اونورم خودمو بدبخت تر میکنم اگ ازدواج کنم میدونم اگ ب حرفشون کنم ازدواج ناخواسته بزرگترین اشتباه زندگیم میشع با کلی پشیمونی میگم میرم سرکار میگن سرکارم باشی نباشی باید بری خونع زندگی خودت خانوادمم ب شدت مذهبی اینجوریم نیس ک از اینجا برم تو خوابگاه زندگی کنم یا مستقل بشم هیچ جوره اجازع نمیدن فقط میگن باید ازدواج کنی بری از بس مردم پرسیدن فامیل درو همسایه خجالت میکشیم ک تو ازدواج نکردی ینی ب گوششون برسع فلان دختر فامیل ازدواج کردع کلی از لحاظ روحی روانی با حرفاشون تیکه هاشون کنایه هاشون شکنجم میکنن واقعا خانواده خوب تمام ماجراست ک من ندارم خیلی خیلی خستم دیگ از خانوادمم بدم اومدع مادرم معتقده باید ازدواج کنی حتی اگ خوشبخت نشی مردم میگن شوهر داره تا الان ب زور باهاشون جنگیدم زیر بار حرفشون نرفتم ولی انقد فشار بالا رفته ک حس میکنم دیگ نا ندارم کمکم باید تسلیم شم خلی داغونم خیلی خستم😔💔💔😭😭