من اعتقاد دارم چون 15سال ب مادرشوهرم خوبی کردم یکبار بدی ازم ندیدن یه بار حرفی نزدم ک دلشو بکشنه ولی بلایی نبود ک سرم نیارع .چقد تهمت زد بهم چقد غیبتمو کرد .پیش هرکی ک غیبتمو کرد اون شخص اومد بهم گفت چون همه منو قبول داشتن حتی زنداداش خودش .
ده سال خدا بهمون بچه نداد ک البته مشکل از دوتامون بود .این زن منو رسوا کرد همه جا .هی میگفت ب دکترت بگو دز داروتو بالاتر ببره
از بدیاش بخام بگم عمرم کفاف نمیده
امسال یه بیماری خیلی بد گرفته ک هیچ درمانی نداره هر روزم داره بدتر میشه .تا فهمید بیمار شده زنگ ب من زار زار گریه کرد ک منو حلال کن من خیلی بدی در حقت کردم
با این حال بازم منه احمق براش گریه میکنم و برای ارزوی سلامتی دارم هیچ وقت نمیتونم نفرین کنم