سلام دوستان جان
شبتون به خیر
جونم براتون بگه امروز یه روز تنبلانه تو خونه داشتم ،من شغلم طوریه که به جز جمعه همه ی روزهای هفته سرکارم ،چند روز پیش تصمیم گرفتم چهارشنبه رو به خودم استراحت بدم ،با خانم منشی تماس گرفتم تا مراجعام رو کنسل کنن ،فقط موند دو ساعت تدریس دانشگاه که اونم خدا خواست و بچه ها همایش داشتن گقتن این هفته کلاس تشکیل نمیشه ،حالا بگم از روتین ۲۴ ساعتم ،اول تا ساعت ۱۱ صبح خوابیدم ،چون عادت به زود بیدار شدن دارم آخراش بیدار بودم اما ترجیح دادم حسرت خواب صبح به دلم نمونه و از جام تکون نخوردم ،بعدم رفتم یه نهار خوشمزه درست کردم ،ساعت ۳ رفتم منزل دوستم ،دو ساعتی اونجا بودم بعدم رفتم به مادرم سر زدم و تا ۱۱ اونجا بودماز ۱۱ تا الانم یه فیلم دیدم، خلاصه که براتون همچین روزای تنبلانه ای رو آرزو میکنم ،خداییش ما خانم ها نیاز داریم که گاهی بیکار باشیم و به جسم و روحمون استراحت بدیم ،اهان اینم بگم از همه ی کارایی که کردم خواب صبح بیشتر از همش چسبید 😍