من همسرم از اون دسته آدماس توی بعضی موارد توی حرف ضعیفه ولی توی عمل خوبه
مثلاً نمیگه یا اگه بگه غیر مستقیم میگه فلان کار رو میکنم
ولی توی عمل گاهی نگفته میاد خودش انجام میده
بیشتر بحث ما هم سر آشپزی و کارای خونه بود که میخواستم دوتایی باشه .
اینو بگم عقدیم و از هم دوریم
بعد چندروز مریضی بدجور ، امشب یهو گشنم شد بدجور هوس سالاد ماکارونی کردم
بعد بهش گفتم گفت ابجیتو بیدار کن خب درست کنین باهم
گفتم نه اون خوابش میاد خسته اس بعد گفت خب خانم خودت درست کن
گفتم آخه تنها از گلوم پایین نمیره
بعد گفت فکر کن من کنارتم درست کن انقد دلت هوس کرده
بعد آخرش گفتم ولش کن نمیخواد اشتهام کور شد اصلا
اونم گفت خب فکر کن من کنارتم برو درست کن
(یجورایی همه اینا چرت بود انگار میخاستم امتحانش کنم خودشم فهمیده بود آخرش گفت من که میدونم میخای ببینی من چی میگم چرا آخه منو اینجوری امتحان میکنی
من گردن نگرفتم گفتم نه واقعا هوس کردم )
یه جام ازش پرسیدم اگه بودی مثلا ابجیم میگرفتی میخوابیدی؟؟ گفت نه
به نظرتون اگه بود واقعا کمکم میکرد؟؟؟این رو درون حرفاش میبینید؟؟