الان حسرت یه اشتباه که خودم کردم تو دلمه دو روزه فقط دارم گریه میکنم
دوست خوبم اگه من تو تاپیکی نظر میدم طرف حرفم فقط اسی هست درنتیجه استارتر حق اظهار نظر مجدد داره و شما دوست نازنین ازت ممنون میشم اگه مخالف نظرم هستی با ادبیات درست ریپلای کنی تا منم با همون مهربانی پاسخت رو بیان کنم . پس بیا به شخصیت هم احترام بزاریم و با رعایت ادب باعث رشد هم بشیم و از بی ادبی و گزافه گویی خودداری کنیم و اگه بی حرمتی ازت دیدم جوابت رو نمیدم چون احمق نیستم با احمق دهن به دهن بشم🎄🎄🎄 یادت باشه:...هرجا زندگی برات سخت شد با خودت بگو ان مع العسر یسرا یعنی همراه هر سختی آسانی است این رو خدا برا آرامش دل ما گفت تازه دو بارم پشت هم گفته که ایمانمون قوی تر بشه و آرامش خیالمون بیشتر🍃🍃🍃 وسخن پایانی :..من اصلا اسم کاربری رو نگاه نمیکنم پس اگه تو یه تاپیک باهات مباحثه کردم و تو تاپیک دیگه باهات هم رای ببودم و ازت حمایت کردم اصلا تعجب نکن چون من اینجا رو جدی نمیگیرم و در لحظه حال تو سایتم مثل نسیمی که میاد و میره
بیشعورم نمیتونم بپذیرمش شب و روز دارم دعوا میکنم و گربه میکنم
اونیکی حسرتم هم ک رها شد دیگه
میخام ب خانواده تم هیچی نگم برعکس همیشه اروم اروم وسایلامو جمع کنم ی روز مونده ب رفتن برم چمدون بخرم بریزم توش و برم ،بابا اگر سر کار بود مهم نیست مامانم سر کارش بود مهم نیست خانواده بودن نبودن دیدم ندیدم مهم نیست میخام بدون ندیدن و خداحافظی کردن برم ،من اومدم ک سال اخر قشنگی داشته باشیم خیلی تلاش کردم و قشنگ هم ساختم اونا بلد نبودن قشنگی بسازن دل شکستن،اینجا ک نوشتم برای کسی ننوشتم برای خودم نوشتم چون چندین بار در طول روز امضای خودمو میخونم و هر قسمتش ی غم و شادی را یادم کیاره ک باید بمونه، ...غمگین ترین تصمیم مهاجرت بود ک خیلی طول کشید تا بپذیرم و برم دنبالش،ولی الان بابت اون تصمیم غمگین طولانی خوشحالترین و شکرگذارترینم،خوشحالم ک در کنار اصیلترین دیندارترین غیورترین فرزندان کوروش💔 نخواهم زیست *امروز دلم خواست بنویسم نزدیک ب پانزده ساله منتظرم امروز ک روزها را شمردم دلم ب حال خودم سوخت پونزده ساااال هرشب انتظار و دعا و نذر و نیاز و شکست ...دعام کنید حتی الانم با ناامیدی و خستگی نوشتم دعام کنید یعنی تموم میشه این انتظار یا اینکه من تموم میشم؟ امروز هفده مهر نذر حدیث کسا برداشتم برای انتظار میدونم ک پشت این میام مینویسم انتظار پونزده ساله من ب لطف پنج تن آل عبا تموم شد و همه چیز اونجور ک میخاستم با خوشحالی و رضایت و برکت سر اومد💕😍یادتونه اول پروفایلم نوشته بودم از سگ کمتر و اینا؟ب خاطر امتحانم نوشته بودم،اون آزمون به سر رسید با موفقیت بزرگ و خوشحالی و خوشگذرونی بزرگتر و خاطرات شیرین تر به پایان رسید♥️اونقدر شیرین ک شب ازمون مصاحبه ام اوکی شد،و تا چند روز دیگه دختر زیبای گیسو کمند چشم تیله ای میره ب هامبورگ زیبا💌😅بزنید دست قشنگه را،ماشالله لاحول و لا قوة الا بالله آلعلی العظیم استغفرالله ربی و اتوب و الیه هیچوقت از اینا ننوشتم ولی الان دلم میخاد بنویسم♥️💝😌
من ۲ماه پیش رابطمکات شده بود انقد حالم بد بود به طرف زنگ زدم اونم هرچی از دهنش دراومد بهم گفت الان چند هفتس انقد ناراحت و پشیمونم فقط حسرت همین به دلمموند ک کاش زودتر بلاکش میکردم انقد توهین نمیکرد بهم صب تا شبم شده نشخوار فکری