سلام دوستان، ما تو شهر دور از خونواده ها زندگی میکنیم، همسرم کارگاه داره تازه تاسیس کرده. ۶ ۷ تا مرد از ساعت ۷ صبح میرن تا شب. اوایل کاره. خیلی سخته. پر از استرس و تنش. همسرم چند ماهه نه درست و حسابی غذا میخوره. نه خواب کافی داره. این ده روزم که بیشتر شده کارشون مجبور تا دیروقت اونجا باشه با همکاراش. وقتی میاد لهه. همه چیزم برام تعریف میکنه. حالا منی که از صبح تا شب تنهام تو خونه. یه بار مامانم زنگ میزنه دلم خوشه کیف میکنه که یادی از من کرده. یهو میگه شوهرت نیومده؟میگم نه دیروقت میاد میگه دختر میره ازدواج میکنه ها؟منم گفتم آره مامان ازدواج کرده اونیکی خانمش از من زرنگتر دراومده تازه بچه ام دارن. اصلا بروم نیاوردم. خداحافظی و اومدم اعصابم خرد شد گفتم آخه یکی دوبار نیس که. ما هی میگیم بزرگترن. اتفاقا چون بزرگن باید حرف دهنشونو بفهمن یبارم مادرشوهرم بهم زنگ زد. اون موقع ها بود که پول خریدن تافتونم نداشتیم. گف پول جمع نکنیا. زنی که پول پس انداز کنه بدون اینکه شوهرش بفهمه زن خرابه.متاسفانه سکوت کردم. در حالی که نباید میکردم. زنگ زدم به مامانم گفتم مادرای مارو باش. اونیکی منو خراب میگه اینم از مادر خودم که به دومادش تهمت میزنه. گفتم مامان،شوهرم صبحانه ام نمیخوره. برا رفاه دخترت تلاش میکنه. ازم ناراحت شد که من شوخی کردم. گفتم ازین به بعد لطفا ازین شوخیا نکنین. چون شوخیشم زشته.من اینجا غریب تو دلم شک میندازی در حق دومادت ناحقی میکنی خدا رو خوش میاد؟ازم ناراحت شد و قطع کرد. لطفا به مامانم بی احترامی نکنین. فقط بگین حق با منه یا نه؟ کار بدی کردم گفتم؟آخه یبارم دوماد بزرگمون از شهرستان اومده بود لم داده بود رو مبل وقیحانه برگشت گف پس این شوهر تو کجاس ساعت ۷ شبه نیومده؟ نکنه زن گرفته. گفتم ازین به بد هرکی به شوهرم توهین کنه میزنم تو دهنش.
دلتنگ دورانی هستم که به یاد نمی آورم کجا بود؟ کی بود؟ چطور بود؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
آقا میگم من همسرم له میاد خونه. اصلا تو نخ این چیزا نیس. عاشقانه دوسم داره.
حق با شماس حرص نخور
از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوههای زیبای جسم و زنانگیاش.(امام موسی صدر)