عروسی پسردایی شوهرمه و عروسیشونم روستاس اگه در جریان تاپیکای قبلم باشین خونه بابام رقته بودم برا قهر و بعدشم تعهد محضری گرفتم از شوهرم و برگشتم و شوهرمم خونه بابامم نیومده ازونروز حتی عذرخواهیم نکرده و میگه روم نمیشه و میگه هر وقت ماشینو از پارکینگ دراوردم میریم خونه بابات و منم ازش دلحویی میکنم بابت حرفایی ک زده و منم بهمین خاطر خونه مامانش نمیرم و زنگم نمیزنم بهشون به شوهرمم گفتم تا الان همهچی یه طرفه بوده الانم تا وقتی خونه بابام نری توام منم نمیام الانم عروسی پسرداییشه منم گفتم نمیرم شوهرمم بحث داره ک من با بابات حرف گفتم تو و مامانم ک نگفتین ک الان بهش زنگم نمیزنی عروسیم نمیای گفتم مشکلی نیس پس بیا شده حتی نیم ساعت بریم خونه بابام بشینیم بعد ازونجا میریم خونه مامانت ک برا عروسیم وایسیم اگرم نمیای ک منم عروسی نمیام همونجا خونه بابام وامیستم تا هر وقت ک برگشتی خونه منم میام