من سر دوستم که اسمش مریمه با سه نفر دیگه از همکلاسی هام دعوا کردم
سر اینکه این مریم رفته بود تهران دکتر و من گفتم چون نیست کلاس کنسل
بعد دیروز من فقط به پیشنهاد دادم برا تاریخ امتحان گفتم چون ریاضی مبحث اسونی هست زیست هم میشه امتحان داد تو همون روز ها
برداشت گفت باشه من میرم به استاد میگم از ستایش بیست و پنجم امتحان بگیرید که هم امتحان ریاضی بدی هم زیست😐
خیلی ام تهاجمی حرف زد
امروز یهویی. اومدم تو کلاس دیدم داشت غیبتمو میکرد همین مریم خانم
تا اومدم بهم گفت آهان دوباره اومد اوف
من اصلا با این دشمنی نداشتم چه بسا دوست خودم میدونستم ایشونو
خیلی ناراحتم ازش دلم شکست
منی که اینقدر حمایتش کردم کلاسو بخاطرش کنسل کردم خودمو با بقیع بد کردم حالا اون اینجوری میکنه😐😐
دوازدهمم