من بعد از بهم خوردن نامزدیم پشیمون شدم،،،،به دوستم گفتم زنگ بزنه به نامزدم واسطه بشه اونم زنگ زد نامزدم خیلی خوشحال شد بعدش یه بار دیگه بهم زنگ زد بعدش که خودم باهاش تماس گرفتم انگار از این رو به اون رو شده بود خیلی سرد برخورد کرد دلم شکست غرورم بدجور شکست،خورد شدم،،دیگه باهاش تماس نگرفتم تا اینکه یک سال بعد با شوهرم آشنا شدم و ازدواج کردم،،،،الانم خدا رو شکر میکنم که اون روز سرد برخورد کرد که دل ازش بکنم حالم ازش بهم میخوره بدبخت بی عرضه