خونه مادرشه الان هر وقت بخاد میره چه من برم چه نرم هروز هم بهشون سر میزنه خودش میگه پدر مادرم پیرن میترسم بمیرن نبینمشون
ولا من کاری ندارم بره همون طور من خانوادم و دوست دارم میرم سر میزنم اونم حق داره ولی همسر من نمیره چون مادرش بین بچه هایش فرق گذاشته با اینکه چند سال خرج خانواده داده ولی برا عروسیش هزارتومان کمک نکردن ولی برا خواهر برادرش با ما بود مراسمشون کردن ولی با اینکه همسرم خرجشون دادن نکردن دیگه دوست ندارم بره ولی من میگم برو فایده ندارد ماهی یه بار بعد شام درحد دوساعت میریم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
