2777
2789

بچه ها تو رو به مقدسات کمکم کنید...

پدر من بشدت عصبی،بد اخلاق،بدبین هست.با بقیه خوبه،با من نه.دیدگاعش نسبت به زن تحقیر امیزانه است حدودا.

و بشدت با اینکه من با کسی برم تو رابطع و اینا مخالفه.و خط قرمزشه.خط قرررمز.جوری که یبار ب دامادمون ک خونمون پیش مامانم بود گفتم ماشین نو خریدی،بیا ما رو ببر گردش.بعد بابام شنید و وقتی دامادمون رفت ،بچه ها به خدا قسم انقد کتکم زد انقد کتکم زد که گوش صدای ویز میداد میگف چرا ب اون گفتی ببرمون گردش و اینا

کلا اگ با پسری چیزی حرف بزنم خیلی واکنش نشون میده.منم ۲۱ سالمه.دوس دارم ی نفر بهم محبت کنع(نیاز همس) با ی پسر رفتم ت  رابطه بعد ۳ ماه بابام یهو اسمسای پسره رو تو گوشیم دید(چیزی نبود،فقط سلام اینا) بچه ها ب خدا با ی میله انقد کتکم زد که سرم خون اومد😔مامانم نمیتونس زورش کنه ک کتکم نزنه.

رابطه منو اون پسر هنوزم جدیه.اولشم جدی بود.اصلا نذلشت حرف بزنم بابام فقط بهم فش مثبت ۱۸ داد و تا تونست کتکم زد و تهدیدم کرد ب اینکه میکشمت. و بعد از خونه زد بیرون‌من ترسیده بودم.و چیزی ک میدونستم این بود ک خط قرمزشو رو کردم و گفتم یا منو میکشه یا خودشو.بخدا رفتم پشت بوم خودمو پرت کنم،نتونستم😔 چند دیقه ک گذشت گفتم یا باید خودمو بکشم یا از اینجا برم.

رفتم ترمینال،با سر شکسته و خونی،رفتم شهری ک خوابگاع دوس پسرمه،دانشجوعه.و تو برگه نوشتم که بابا نمیبخشمت و من رفتم برا همیشه و..

دوس پسرم گف ک بابات بم زنگ زد و فش داد و اینا ولی چیزی نگفتم.منو برد تو ی خونه،اون شب مراقبم بود.بابام وقتی فهمید منو نیست و کاغذو خوند فک کرد من تو شهر خودمونم و خودمو تو بیابونی جایی کشتم.زنگ زد ب دوس پسرم و تهدیدش کرد ک اگ بلایی سر دخترم بیاد دمار از روزگارت در میارم  کلی فش داد بش.

اون شب من تا صب نخابیدم 

دوس پسرم ب بابام نگف ک من پیششم چون اگ بابام میفهمید جفتمونو میکشت

زنگ زد ب بابام،بابام یکم اروم تر شده بود ،گف ک نباید دعواش میکردین و دخترتون خیلی دوستون داشت و همیشه تعریف شما رو میکرد کارتون اشتباه بوده و اینا.بابام گریه کرد پشت تلفن و از دوس پسرم خاهش کرد ک اگ مت زنگ زدم بش،بهشون بگه.فردا صب دوس پسرم گف میبرمت خونه،اما نگو خونه پیش من بودی،بگو خابگاه  بودم و اینا.بابات کاریت نداره باهاش حرف زدم و..‌من ب زور رفتم.چون میترسیدم بابام الکی گفته باشه.اما راست بود.بابام حتی گفته بود هر جا هستی وایسا،خودم میام دنبالت.اومد دنبالم.خیلی ناراحت بود از من و خودش.و گریه کرد گف فک کردم بلایی سر خودت اوردی.من خیلی گریه کردم.خیلی شرمنده شدم.بابام گف انگار خدا بم جون دوباره داد وقتی صداتو پشت تلفن شنیدم.😔😔

بچه ها میدونم کارم اشتباه بودع.اما اگ شما جای من بودین چیکار میکردین؟😔 من ن دوستی داشتم برم خونه شون ن اشنایی.فقط و فقط امیرو داشتم😔

خیلی برات متاسفم منم دقیقا تو‌مجردی اینطور بودم فک‌میکردم‌ ازدواج کنم راحت میشم ولی بدبختر شدم الان‌عقدم‌بلایی نبوده سرم نیاورده نمیتونم جدا شم امیدوارم تو‌خوشبخت شی ازدواج کنی از اونجا راحت شی 😔

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خوابگاه ک دختر راه نیمده 

اینکه بخوایی اسم منو با تحقیر ریپلایی کنی یابری تاپیکام رو شخم بزنی که درجوابم حرفی بزنی،تبریک میگم تو عقده ایی هستی پس اب خنک بنوش🥛😊دَر من هست هزار من،که گَر بشکند یک من زاده شود مَن دیگر...! 💚🌱(سه تاکاربری ۹۸ امو ترکوندن!دیگه خط ندارم🫤جناب سروان ولوم کن🤦🏻‍♀️) 

خیلی برات متاسفم منم دقیقا تو‌مجردی اینطور بودم فک‌میکردم‌ ازدواج کنم راحت میشم ولی بدبختر شدم الان‌ ...

من خانوادمو دوس دارم

هدفم از ازدواج این نیست ازاد شم

اما خب اون فرار کردنم،منو افسرده تر از هر روز کردع😔

خدار وشکر کن که پسر آدم درستی بود کارت اشتباه بود فقط خدا به پدر و شما رحم کرده

بله

من به امیر اعتماد داشتم

بهم ثابت کردع خودشو

خدا قطعا بهم لطف کردع 

اما نمیتونم کنار بیام با این موضوع😔

دوسش دارماما انقد جدیدا بحث میکنیم که دارم نا امید میشم از رابطمون😭

بحث همیشه هست ،نذارید بحثاتون زیاد شه

کاربر آقا هستم،کاربری دست دو نفره،روزا خودمم و شبا خودشم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792