پدرمادرم خیلی اذیتم میکنن.مدام بچه های بقیه رو تو سرم میکوبن.میگن توهم باید دکتر بشی.بخدا نمیخوام علاقه ندارم.خستم کردن از بس تخقیرم میکنن.به هیچی جز پزشکی راضی نمیشن
خون میبینم حالم بد میشه.دلشو ندارم
ای بابا
خب بشین قشنگگگگ باهاشون صحبت کن
یا از یه مشاور یا معلم مطمئن کمک بگیر که باهاشون صحبت کنه
دکتر روانپزشک خون نمیبینه
عادیه همه خانواده های ایرانی همینه
اگه میخوای تو آینده چشت به دست بابات نباشه به حرفشون گوش نده.
اگه علاقه نداشته باشی به شغلت .هرچقدم که با استعداد باشی بازم تو نیمه ول میکنی .اونموقعس که افسوس میخوری بخاطر اینهمه زحمت و وقتی که تلف چیزی کردی که علاقه نداشتی بهش.برگردی بهشون بگی من به فلان شغل علاقه داشتم شما نذاشتین یا کمال پررویی میگن اگه علاقه داشتی حتما دنبالش میرفتی حرف بقیه برات مهم نبود.
راه خودتو برو هیشکی بهتر از خودت صلاح خودتو نمیدونه
اسی به اجبار وارد هیچ رشته ای که دوست نداری نشو
واسشون دانشجوهای پزشکی که دور از جون از شدت فشار درس و زندگی خودکشی کردن رو مثال بزن متوجه بشن صرفا یه رشته تحصیلی خوشبختی نمیاره
خانواده منم اینجوری بودن ولی من رو حرفم وایسادم چون تحربی دوست نداشتم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
