2777
2789
عنوان

شوهرتون بعد از زایمان چطور بود

| مشاهده متن کامل بحث + 1766 بازدید | 87 پست
شوهرم الان فکر میکنه خیلی عالیهزن دوستش افسردگی بعد زایمان گرفته بود پیش من همش پشت سر دوستش حرف میز ...

ازنگ همین استفاده کن و شب که تنها میشید بهش بگو

بگو ظاهرا داری جا پای دوستت پا میزاری یا فردا مادرتا میبری خودش یا من میرم خونه مادرم

از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌اش.(امام موسی صدر)                                                                            
اولویت بله ولی فکرنمیکنم هیچ عشقی جای عشق مادرفرزندی رو بگیره

همون که رعایت هم کنن و اگر هم مادرشونو بیشتر دوس دارن اینقد تابلو بازی در نیارن خوبه بنظرم 😅😅دیگه بعضی آقایون مامانشونو میبینن عنان از کف میدن 😁😁😆😆

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منطقیش اینه وسایلتو جمع‌کنی و بدون اینکه از شوهرت اجازه بگیری بری خونه مامانت تا شیر سپ‌و استرسی ب بچه‌ت‌ندی و روت بروی مادر شوهرت نیافته و کینه‌بیشتری تو دلت نشه 

من یه زن خیلی خوشبختم ، زندگی‌می کنم برای روانه شدن خوشبختی بیشتر 
ازنگ همین استفاده کن و شب که تنها میشید بهش بگوبگو ظاهرا داری جا پای دوستت پا میزاری یا فردا مادرتا ...

اگر اینجوری بگم قیامت به پا میشه

تو بارداری اومد یه ماه موند خونمون اون موقع هنوز به کسی نگفته بودم باردارم جز شوهرم‌

یه بار فقط بهش گفتم مامانت پس کی میخواد بره خونشون؟ کلی عصبانی شد که این چه حرفیه میزنی

منطقیش اینه وسایلتو جمع‌کنی و بدون اینکه از شوهرت اجازه بگیری بری خونه مامانت تا شیر سپ‌و استرسی ب ب ...

اون موقع باز دعوا و حرف درست میشه که با وجود مادرشوهرم تو خونمون من رفتم خونه مامانم

اگر اینجوری بگم قیامت به پا میشهتو بارداری اومد یه ماه موند خونمون اون موقع هنوز به کسی نگفته بودم ب ...

خوب پس حرفی نزن تا اخر هفته رو تحمل کن

از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌اش.(امام موسی صدر)                                                                            
اون موقع واقعا گرسنه نبودمولی الان دیگه دارم ضعف میکنم ولی کسی نیست که به من اهمیت بدهمامانمم شاغله ...

خیلی راحت همسرت را صدا بزن بگو من غذا میخوام، اگه میخوای به بچه برسم و بهش شیر بدم باید هوامو داشته باشی.

باور کن من پشیمونم چرا پروو بازی در نیاوردم هی ساکت بودم بلکم متوجه بشه که داره اشتباه میکنه ولی متوجه نشد که نشد.

اونموقع اوایل کرونا بود و من اصرار کردم نرو باشگاه مریض میشی بچه کوچیک داریم مامانش گفت بزار بره بچم گناه داره محدودش نکن! رفت یک ربع بعد با پای لنگان اومد خونه یک هفته نمیتونست از جاش تکون بخوره از شدت درد تب کرد و من فکر میکردم کرونا گرفته چقدر حرص خوردم. مادرش تا دید اینحوری شده پا شد رفت خونش به مامانم گفت خب به دوتاشون برس کارت دوبرابر شد!!!!!

من همیشه به روی همسرم میارم که چی میشد به حرف من گوش میکردی توی اون اوضاع اذیتم نمیکردی و .... هزاران و هزار چیز دیگه پیش اومد ولی من پشیمونم چرا همونموقع رک نمیگفتم بهش. حداقل نشخوار ذهنی نمیشد برام 

اون موقع باز دعوا و حرف درست میشه که با وجود مادرشوهرم تو خونمون من رفتم خونه مامانم

پس چی بگیم ما تحمل کن تا بگذره

وقتی نمیتونی منطقی حرفتا بزنی به همسرت

از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌اش.(امام موسی صدر)                                                                            
پس چی بگیم ما تحمل کن تا بگذرهوقتی نمیتونی منطقی حرفتا بزنی به همسرت

شوهرم اگه منطق حالیش میشد که مامانشو نگه نمیداشت خونمون و منم این تاپیکارو نمیزدم

سر مادرش بی منطق ترین آدم دنیاست

والا من دوقلو باردار دار بودم با بچه یک سال هشتاد ماه

مادرشوهر ناز داشت یه عمل مقعد داشت نمی‌رفت انجام بده هی میگفت میترسم ماه 8 به همسرم گفتم تا من باردارم مادرت رفت عمل کرد که هیچ نرفت من نمیزارم بعد زایمان من رو با سه تا بچه بزاری بری بخوای بری به اون برسی سه روز بعدش رفت عمل کرد

هفته بعدش هم من زایمان کردم

از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌اش.(امام موسی صدر)                                                                            
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز