6 ساله میره مدرسه
اصلا دوستی نداره که بخواد یاد بگیره ازش
شماره یکی دوتا رو داره مامانش اونم چون یادش میره مثلاً مشق امروزش چی بود؟ ازشون بپرسه
دیگه مثل قدیمای ما که هر شخص یکی دوتا دوست داشت با اونا صمیمی بود یا همسایه بودن کنار هم میرفتن
اصلاااا اینجوری نیست
مدرسش نزدیکه ولی همیشه با ماشین شخصی بردن آوردنش
نمیذارن بچه دو قدم پیاده بیاد با یکی یاد بگیره معاشرت کردن چجوریه
من ۲۱ سالمه
ولی خب خواهر تحمل بی احترامی هم حدی داره چقدر حرف نزنم؟ حرصمو در میاره خب
رفتیم مسافرت تو هتل با بقیه بچه ها دعوا کرده بعد با دمپایی میخواد اونا رو بزنه من جلوش گرفتم از اون روز تا الان هی تکرار میکنه تو منو میخواستی بزنی منو زدی 😕😕
بچه شما ۵-6 ساله اس یکمی طبیعیه اول راهه هنوز
این بزرگتره
با همکلاسیشون دعواشون شده اون لفظی بهش گفته پا رو دم من نذار
اینم موقعی که میخواستن سوار ماشین شن تا بچه پاشو گذاشته بیاد سوار شه درو بسته ناخوناش کبود شده بودن
هرکس دیگه ای بود سر همین کارش ادبش میکرد ولی هیچی نگفتن بهش
بعد زورم میاد پدر مادرش میگن نه بچه ی ما انقد آرومه که حد نداره. ماشالا نسبت به سن و سالیاش فهمیده اس
زنه خا*م*ل همسایه هم امروز میگفت آره همسایه من بچه ها میان مغازه ام خیلی وضعشون خرابه
دختر تو ماشاالله نسبت به اونا عین یه پیغمبر میمونه!
اینام فکر میکنن چون بقیه اینطوری میگن و هرکی هرچی گفته بچشون فورا جوابشو داده یعنی بچه باهوش و خوبی دارن
