من باحجابم ولی چادری نیستم بعد از این مانتو ها که مثل پیراهن مرادنس پوشیده بودم بین دکمه ها سمت سینه فاصله افتاده بود سینه هام رو پسرعموم دید یا یه بار شلوارم اندازه یه نیم سکه پاره بود خشتکش شوهر عمم رو بروم بود سر سفره شورتم پام نبود یه بارم برادر زن بابام شکمم رو دید دکمه لباسم باز شده بود نمیدونم چرا با اینکه اینهمه رعایت میکنم بازم ابروم تو یه لحظه میره موی سر رو که نگم چند بار در کوچه باز بوده مردای همسایه دیدن ۳۷ سالم مجرد