شما اشتباه کردی جانم، احترام کسی رو که احترامت رو نداره نگه ندار
منم خانواده شوهرم خیلی بدتر از ابن چیزی بودن که تو میگی، بعد فکر میکردن به خاطر آبروی خودم و خانواده ام چیزی نمیگم بهشون، منم زدم زیر همه چی و پته شون رو ریختم رو آب، عروسیم پدر شوهر و مادر شوهرو راه ندادیم، آخ که جگر خودم و کل مردم حال اومد😕(قضیه اش مفصله، از تهمت دزدی گرفته تا اینکه میخواستن کاری کنن شوهرم طلاقم بده حتی مادر شوهرم میگفت به مردم که پسرم میخواد زن بگیره و دختره رو نمیخواد تا اینکه منو دوسال و نیم تو عقد نگه داشتن و عروسی نگرفتن و برا اون یکی پسرشون که یکسال بعد ما عقد کردن خونه ساختن و طلا گرفتن و عروسی گرفتن، انقدر عروسی نگرفتن تا یکی از نزدیکانم فوت کرد و اینکه خونه طبقه بالاشون مال ما بود نمیزاشتن بفروشیم میرفتن بنگاه مشتری ها رو رد میکردن، تاپدر شوهرم که میخواست به بهانه ای از شوهرم امضا بگیره خونه رو بزنه به نام خودش تا پیچوندن حلقه ازدواج شوهرم و بعد هم قسم و قران دروغ خوردن و ....هر چی بگم کم گفتم، آخر سرم ریالی بهمون ندادن و خودم و شوهرم عروسی گرفتیم....خیلی هم نفرینشون کردم، دوماه بعد عروسیم پسرشون تو تصادف مقصر قتل کسی شد و ماشینشون داغون شد و دوتا ماشین دیگه رم داغون کرد و دیه شخص رو هم باید میدادن، هر کی تو شهر بود بهشون میگفت حق فلان عروس گرفتتون)