من ی دهه هشتادی ام بیستو سه سالمه
هشت ساله ازدواج کردم
هیچ نکته مخالفی با پیشرفت یا خوشگزرونی ندیدم تو ازدواجم
هم درس میخونم هم گواهیناممو گرفتم هم به خیاطی علاقه داشتم یاد گرفتم هم خونه داریم تو فامیل تکه
وقتی میبینم همسنای خودم از دوست پسراشون افسرده میشن یا تیغ زده میشن
خب چ عیبی داره ازدواج کردم؟
ی عالمه مجرد بی کارم دور برم هست که درسو ول کردن و تفریحشون فقد گوشیه و حالا هفته ای بار کافه برن
ب نظرم خوب زندگی کردنو باید بلد باشیم حالا چ مجرد چ متاهل نباید تنبلی و بی عرضه ایمونو بندازیم گردن اینک ازدواج کردیم یا مجردیم