ما مراسم عروسیمون حیلی هول هولکی شد واسه همین با اینکه جهیزیه ام همه برند و عالی بود مثلا وسایل برقی بزرگ همه الجی و بوش و سرویس چوب برند نیلپر که خب شرکتیه و قیمتش ۵ برابر سفارشی های بازار بود
ظروف تزئینی هم برنجی و گرون و آنتیک
ولی بعضی جزئیات رو فردای عروسی یا چند روز بعد مادرم میخرید میآورد مثل نم گیر ظرف ها یا منظم شو یخچال و ... بعد دقیقا از فردای پاتختی مادرشوهرم و خواهرشوهر هر شب خونه ما میومدن و هر چیز جدیدی میدیدن میخندیدن میگفتن عه این نبود ( خیال میکردن شوهرم خریده ! ) شوهرمم اونموقع کلی پول بر باد داده بود و پشه ته جیبش نبود
انقدر تکرار کردن تا من ب خواهرشوهرم گفتم برادرت دست گل ب آب داده و ۲۰۰ ملیون اینجوری بر باد داده ، مامانم و خواهرم میان سرکشی میکنن هر چیزی نیاز باشه دوباره دم دستیشو میخرن ک اصلیارو خراب نکنم
من اینو گفتم ک انقدر تیکه نندازن و خیال نکنن وسایلمو شوهرم میخره ولی غافل ار اینکه این کوته فکرها ، خیال کردن من دارم میگم وضعمون خوب نیست و خانوادم کمک میکنن !! این شد ک خواهرشوهر داغونم ک اصلا سر و وضع زندگیش رو نمیپسندم هربار ورمیداشت چینی های بورد نخور سنگینشو برام میآورد یا هر بار میوه های بدردنخور میخرید یا مادرش روفرشی و لوازم بی ارزش استفاده شده خودشو میآورد و سر اینا بین من و شوهرم جنگ راه میفتاد و من همه رو میذاشتم سر کوچه
الانم ک باردارم خواهرشوهرم برداشته یه سطل بادام و فندوق آورده همگی تلخ و کور و ریز !! دوتا ماهی بوگندو ک سبز شدن از خرابی !! میوه های بدردنخور مثلا لیمو شیرین ک شبیه لیمو ترشه بسکه ریز و بی کیفیته
جای من بودین خیلی محترمانه چکار میکردین ؟؟