عمم که الان ازدواج کرده داشت تعریف میکرد من از ۱۱ شب میخوابم نمیدونم اون وسطا انگار بیدار میشم بعد دوباره میخوابم تا ۱۱ صبح:/عالیه حاجی
بعدش به زور پا میشم نهار معمولا به شوهرم میگم از ساندویچ های مغازه بیاره حالا اگر خودمم حالم کشید پختم شامم همونو میدم شوهرم و بچه ها بخورن
بعد ظهر چند ساعت میخوابم انقد کیف میدهههه
بعد از ظهرم با خواهرش یه خریدی چیزی میره و روز از نو روزی از نو
این زندگی بهتر از شب بیداری واس درس خوندن نیس؟