من رفته بودم خونه پدرم شهرستان
امروز شوهرم زنگ زد گفت شب میام دنبالت ولی شام نمیام
من گفتم نه شام بیا حتما گفت باشه
بعد شب شام نیومدو رفت خونه مادرش اینا که همشهری ان با مادرم اینا و پیام داد بعد شام میام دنبالت
من بحث کردم که چرا نیومدی به پدرمادرم سر بزنی خلاصه کلی دعوا
اینم گفت دیگه دنبالت نمیام
حالم بد شد زنگ زدم به فالگیرم که همیشه درست میگه
قضیه رو گفتم و گفت که به شوهرت زنگ زدنو گفتن بیا کارت داریم بعد نشستن سر تو کلییییییی باهاش دعوااا کردنو انقدر گفتن تا شوهرت راجبت دو دل شده و داره به جدایی فکر میکنه 😣
گفت حتی قراره امشب دعا بزارن تو وسایل همسرت
بعد گفت همسرت تا ماه های زیاد دنبالت نمیاد..مگه اینکه زنگ بزنی بگی بیای دنبالم
خلاصه منم زنگ زدم هی بحث بحث بحث و واقن دو دلی رو توش میدیدم
اخرش اومدم دنبالم ..بعد گفت راستش امشب به خواهرم خواستگار اومده بود واسه همین موندم😒
بنظرتون من کدومشو باور کنم؟؟