دختر خالم حدود ۴۵ سالشه
من خیاطم .امروز یه پارچه آوورد پالتو بدوزم
.شوهرش که زنگ میزد اونقدر سرد و بیروح حرف میزد که حد نداشت.
چون صمیمی هستیم گفتم نگار چرا اینجوری با شوهرت حرف میزنی
انگار رباتی؟
احساس نداری
یهو زد زیر گریه
از حرفم پشیمون شدم عذر خواهی کردم.
گفت تو مثل خواهرمی
از حرف تو ناراحت نشدم
از چیزی که در این نه ماه گذشت ناراحتم
چی شده؟
خب
خب
گفتم چی شده ؟
گفت نه ماهه رابطه نداریم و شوهرم هیچ تلاشی برای بهبود رابطه نمیکنه
از کاراش میفهمه میخواد
ولی به زبون نمیاره
میگفت منتظر یک عذر خواهی هستم ولی اونقدر مغروره عذرخواهی نمیکنخ
گفتم چکار کرده مگه؟؟
گفت خیانت
😐
یه نفر لایکم کنه
کلی طفلی حرف زد
و من فقط سعی کردم شنونده باشم
چون نمیتونستم راهنمایی کنم
با وجو اینکه کلی مدرک داره واسه خیانت شوهره
ولی شوهرش هر چیزی رو یه جوری توجیح میکنه
من تمام مدت فکر میکردم خب چرا تو این نه ماه نرفته برای جدایی
من بهش گفتن حتما مشاور برو
و چیزی که به ذهنم رسید این بود که حسابی پس انداز کن
وای از اخلاقای شوهرش که تعریف میکرد
اعصابم خورد میشد
یه مرد خودشیفته و مغرور که از مسئولیت پذیری فراریه،
اهل سرزنش کردن و بسیار بدبینه
پیامی که نگار دیده این بود که صیغهدکنیم
و زنه نپذیرفته و ناز میکرده
بعد نگار اینا رو متاسفانه به روی شوهرش آووردهداونم گوشیشو از عصبانیت پرت کردهدشکونده
الان گوشی جدید خریده مردک و قفله
و نگار هم در طلاق عاطفی
ولی شوهرش ظاهرا مهربون شده و تلاش میکنه نگار اونو ببخشه
ولی عدر خواهی کلامی و تعهد نمیده
