ده سال دیگ ک بچه هام بزرگ‌شدن‌از نظر درسی مستقل شدن اذیتای بچه کوچیکم تموم شده درسم تموم شده من‌تنهاذنشستم‌خونه بچه ها با من‌هیچکاری ندارن خونه دیگ انقدر بهم ریخته نمیشه الان که هی کثیف میکنن اونموقع برعکس همش کمکم میکنن تمیز بشه من فعالیتم کم‌تره دغدغم نسبت ب الان تغیرر کرده یاد این ریروزام‌بیوفتم بگم دیدی گذشت دیدی تموم شد سخت بودا خیلیییی سخت بود وسواس بودی پسرت ضعیف درسی بود دخترت بشدتتتتت بشدتتتت شیطون بهونه گیر که همش گریه میکرد خودم‌دانشکاه میرفتی درگیر مشکلی بودی ک همش درگیرش بودی و بابتش خیلییی عذاب کشیدی انقدر که بعضی شبا از فشار عصبی با درد شدید معده و دست خوابت نبرد رفتارای بد همسرت همه و همههههه تموم شد الان ب خودت افتخار کن الان معلم شدی رشیدی به هدفی ک با هرسختی براش جنگیدی نوش جونت این ارامش
خدایا ازت میخوام اون زمان حال دلم‌خوب باشه تموم عزیزام زنده و‌سلامت باشن❤️❤️
بماند ب یادگار از یکی از خسته کننده ترین روزها دخترم واقعا عذابم داد امروز پسرم با درس ضعیفش عذابم داد خونه ای ک هرچی میشابم تغییر نمیکنه تمیز نمیشه عذابم داد
