تو عقد دارم جدا میشم خودم خواستم یه ماه مونده به مراسم عروسی تقاضای طلاق دادم
یک ماه و نیم بعد عقد چتهای خیانتشو خوندم به یکی دیگه زده بود عشقم ترخدا ببخشید نمیتونم این روزا زیادبهت برسم سرم شلوغه عشقم ببخشید ترخدا...بعد ک فهنید دیدم پیامارو گفت بخدا اون دختر نیست پسره،درصورتی ک عکس اون طرف قشنگ دختر بود حالا نمیدونم الکی گفت پسره یا واقعا ترنسی چیزی بود
از اونطرف پرخاشگری سر چیزای مسخره چرا دستمالت افتاد چرا واسم میوه برنداشتی چرا انیترنت گوشیت روشنه..وابستگی شدید به مادرش جوری ک مشاور ازدواجمونم با مادرش رفته بود،یه بار ازدهنش بوی تریاک شنیدم چندماه بعد خودش بهم گفت تو جیبم حشیش بوده دیدم نیست ترسیدم خونه شما نکنه افتاده باشه خواستم بگم واسه من نبوده،به موازات این رفتارا عاشق مهربون همیشه در دسترس
برای همه میفهمیدم خرج کرده ب من ک میرسید پول نداشت یا کارتش جا مونده بود حتیددر حد یه اب معدنی یه بار دستش نگرفت برای من
تاپیکهای قبلیم هست خیلی طولانیه،ولی الان همش دلم تنگ میشه دارم دیوونه میشم ترخدا یه چیزی بگید اروم شم