سر شب عین سگ به یه بهونه ی مزخرفی که اصلا از یه جا دیگه عصبی بوده گرفت منو مثه سگ کتک زد الان با داداشم که از سره کار اومده با بابام دارن قاه قاه میخندن حالمممممم بهمممممم میخوره ازشششششششششکلا مامانم اینطوریه ک وقتی عصبیه یکی باید باهاش دردودل کنه اگه کسی نباشه منه بدبختو عین سگ میزنه میخوام برم پزشکی قانونی ازش شکایت کنممممم