خدای من...این روزها دائما متوجه استجابت دعاهایم میشوم..شکر من کجا و بزرگی این نعمات کجا؟خدایا باز مثل همیشه شرمنده ام...من کجا و این همه لطف و محبت کجا؟شکر من کجا میتواند ذره ای از این نعمتهای تو را جبران کند؟فرزندم جان مادر....درست زمانی که بین همه ی اگر ها و باید و شاید ها و چون ها و چرا هامصصم می شوی بنشینی بر سر سجاده ی مهرش و از خدا نام مادر را التماس کنی ....و بعد خدا منتش را ... نعمتش را.... در حقت تمام کند و نام زیبای مادر را برازنده ی باقی اسمت کند قصه ی روزهای تنهاییت تمام می شود یکی می آید که تو، به لطف بودنش بهترین حس ها را تجربه می کنی و به ضمانتش وامِ مادرانگی می گیری...خودت را از دفتر اولویت هایِ خودت، داوطلبانه خط می زنی .... بند بند وجودم...یادت بماند که همه ی این ها خستگی دارد ... نگرانی دارد...اما....این حس به همه دنیا می ارزد...با تمام وجودمون منتظرت هستیم کنجد کوچولوی مامان و بابا...خدایا به حق شهدای کربلا دامن همه دوستام و سبز کن
ثبت با سند برابر است بد نبود. داستانش تقریبا جدید بود
اسمت و دیدم گشنم شد جواب خدا روچی میخوای بدی😂😂😂😂😂
خدای من...این روزها دائما متوجه استجابت دعاهایم میشوم..شکر من کجا و بزرگی این نعمات کجا؟خدایا باز مثل همیشه شرمنده ام...من کجا و این همه لطف و محبت کجا؟شکر من کجا میتواند ذره ای از این نعمتهای تو را جبران کند؟فرزندم جان مادر....درست زمانی که بین همه ی اگر ها و باید و شاید ها و چون ها و چرا هامصصم می شوی بنشینی بر سر سجاده ی مهرش و از خدا نام مادر را التماس کنی ....و بعد خدا منتش را ... نعمتش را.... در حقت تمام کند و نام زیبای مادر را برازنده ی باقی اسمت کند قصه ی روزهای تنهاییت تمام می شود یکی می آید که تو، به لطف بودنش بهترین حس ها را تجربه می کنی و به ضمانتش وامِ مادرانگی می گیری...خودت را از دفتر اولویت هایِ خودت، داوطلبانه خط می زنی .... بند بند وجودم...یادت بماند که همه ی این ها خستگی دارد ... نگرانی دارد...اما....این حس به همه دنیا می ارزد...با تمام وجودمون منتظرت هستیم کنجد کوچولوی مامان و بابا...خدایا به حق شهدای کربلا دامن همه دوستام و سبز کن
خدای من...این روزها دائما متوجه استجابت دعاهایم میشوم..شکر من کجا و بزرگی این نعمات کجا؟خدایا باز مثل همیشه شرمنده ام...من کجا و این همه لطف و محبت کجا؟شکر من کجا میتواند ذره ای از این نعمتهای تو را جبران کند؟فرزندم جان مادر....درست زمانی که بین همه ی اگر ها و باید و شاید ها و چون ها و چرا هامصصم می شوی بنشینی بر سر سجاده ی مهرش و از خدا نام مادر را التماس کنی ....و بعد خدا منتش را ... نعمتش را.... در حقت تمام کند و نام زیبای مادر را برازنده ی باقی اسمت کند قصه ی روزهای تنهاییت تمام می شود یکی می آید که تو، به لطف بودنش بهترین حس ها را تجربه می کنی و به ضمانتش وامِ مادرانگی می گیری...خودت را از دفتر اولویت هایِ خودت، داوطلبانه خط می زنی .... بند بند وجودم...یادت بماند که همه ی این ها خستگی دارد ... نگرانی دارد...اما....این حس به همه دنیا می ارزد...با تمام وجودمون منتظرت هستیم کنجد کوچولوی مامان و بابا...خدایا به حق شهدای کربلا دامن همه دوستام و سبز کن
اینایی که من میگم همش قدیمیه ولی من واقعا دوستشون داشتم
پوپک و مش ماشالله، سنپطرزبورگ، خوب بد جلف، گشت ارشاد 1و 2
دختر نازم، مامان فدات بشه، مرسی که تکون میخوری و خودتو نشونم میدی عشقم😍😍😍😍 (تاریخ احتمالی مهر ۱۳۹۸) دختر نازم، عشق مامان، توی دی ماه توی سی و هفت هفته و پنج روز اومدی و شدی کل دنیام، همه وجودم، نفسم به نفست بنده دختر زمستونی من الهی مامان فدات بشه.😍😍😍😍😍💕💕💕💕💕💕