چند ماه قبل یه قرض و مشکل مالی پیدا کردیم شدید با اینکه جفتمون کار میکردیم و درامدمون خوب بود خیلی اوضاع مالیمون بد شد خیلی تا این تموم شد یه خانومه امد گفت که خانواده همسر رو میشناسه( همسرم بچه پرورشگاهه)ما هم پیشو گرفتیم و به اتفاقایی افتاد که نباید و خیلی همسرم ضربه بدی خورد تا ابن تموم شد خواهرم طلاهای مادرمو برداشت برد آیفون خزید و یه ماجرا جدید شروع شد تازه بعد کلی ماجرا داشتیم به آرامش میرسیدم که همین چند روز طلاهای بچمو تا پارک دزدین و همسر اول شوهرم یعنی مادر واقعیش بعد ۴ سال که خیانت کرد و بچه رو تو ۴ ماهگی ول کرد رف با پسر داییش خارج برگشت و میگه بچمو میخوام به خدا دارم دیوونه میشم به نظرتون ممکنه جادو باشه تورو خدا اگه ذکری چیزی بلدیدن بگین همه اینا از اول تابستون شروع شد
سلام ما به انهایی که چیز هایی در ما يافتند و دوست داشتند که خود ما از انها بی خبر بودیم.... کاربری قدیمیه بعد از چندین سال برگشتم 😌
چه زیبا گفت مولا نا ای اشک اهسته بریز غم زیاد است ای شمع اهسته بسوز که شب دراز. از در این روزگار کسی اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم مشتی..! کسی یار کسی نیست ️
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ی روتین زندگی عادیه . دیگ وقتی باکسی ازدواج میکنی ک خانواده نداشته اینارو هم باید بچشمت ببینی . بدتر از اینا هم توی خانواده هایی ک باهم زندگی میکنن هست