2777
2789
عنوان

ناتنی نامادریا

| مشاهده متن کامل بحث + 463 بازدید | 28 پست
شما بچه خودته پسر منم کوچکتره اینطوریه نه در حد ناتنی ولی میگم عیبی نداره ولی اون ناتنی وقتی ناراحته ...

خیلی سخته خدا صبرت بده حق داری 


به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️

دیگه وقتی توی یکی دو سالگی قبولش کردی مگه شمری غذا ندی بهش

الان امروز به شوهرم میگم پاشم صبحانه بدم یا محل ندم خودشون بردارن بره مدرسه و سر کار مثلا قهر باشم

یه صلوات برای آرامش و شاکر بودنم به همه چیزایی که هست و دیگه نمیشه تغییرش داد

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

الان امروز به شوهرم میگم پاشم صبحانه بدم یا محل ندم خودشون بردارن بره مدرسه و سر کار مثلا قهر باشم

چایی بذار نهایت اگه شوهرت دعوا راه نمیندازه بگو

ولی شام و ناهار رو اینجوری نکن سره بچه خدایی

چایی بذار نهایت اگه شوهرت دعوا راه نمیندازه بگوولی شام و ناهار رو اینجوری نکن سره بچه خدایی

عزمزمه با بچه کار ندارم الان اول صبح شوهرمو میگم طبق روال راه بندازم یا نه آخه دیروز نهارشو نبرد گفت نمیخوام

یه صلوات برای آرامش و شاکر بودنم به همه چیزایی که هست و دیگه نمیشه تغییرش داد
شما بچه خودته پسر منم کوچکتره اینطوریه نه در حد ناتنی ولی میگم عیبی نداره ولی اون ناتنی وقتی ناراحته ...

اره بچه خودمه

میدونم عزیزم درکت میکنم .الان عمم هم دوتا دختر ناتنی داره بزرگه۱۸سالشه ب شدت خانوم وخوبه وهمه جاهم با عممه ولی کوچیکه ۱۶سالشه خیلی دشمنی میکنه از هر راهی هم بگی عمم تلاش کرد این بچه درست نشد حتی الکی میرفت تو مدرسه میگفت نامادریم اذیتم میکنه و.. ک ازمدرسه ب پدرش زنگ زدن

درحالی که خیلی کوچیک بودن که عمم بزرگشون کرد ولی بزرگه انگار دختر واقعیشه اینقدر ک همدل وهمراهه

فقط 17 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
اصلا نباید به روش میاوردی الان بیشتر رو لج میفته .چرا جلو روش گفتی حداقل پشت سر به شوهرت گوشزد کن .ب ...

الان ده باره تکرار میکنه اولش حرف زدیم انگار ن انگار بعد دیروزم گفتم شوهرم گفتم من زورم بهش نمیرسه تمام

یه صلوات برای آرامش و شاکر بودنم به همه چیزایی که هست و دیگه نمیشه تغییرش داد
شوهرت باید با مهربونی ودوستانه بهش بگه با دعوا بدتر میشه

مهربونی گفتیم الانم دیگه خیلی ابرو ریزی انداخت

یه صلوات برای آرامش و شاکر بودنم به همه چیزایی که هست و دیگه نمیشه تغییرش داد
اهه در این حد

فقط بگم خسته شدم از همه یعنی میگم بمیرم تموم شه فقط دو تا بچه هام دلم میسوزه خسته ام خیلی

یه صلوات برای آرامش و شاکر بودنم به همه چیزایی که هست و دیگه نمیشه تغییرش داد
بابا ولش کن اهمیت نده یه چیزی گفت بچه ها کلا بیمعرفتن این اصلا ربطی به تنی وناتنی نداره

بچه آدم هرچی بگه یا حتی کتکشم بزنی جلو بقیه کسی چیزی نمیگه میگن بچه خودشه ولی امان ازینکه نامادری باشه نزده میرقصن برات

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز