2777
2789

حس عذاب وجدان دارم

چون خودم اسیر عشق دیگری ام

و اگه اون علاقه مند بشه چی؟

چون سایر علائم رو هم داره

خیلی میترسم

گناه داره بخدا🥺🥺

او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چه علائمی داره دیگ؟

با دوستاش در مورد من حرف میزنه

همش سعی می کنه نزدیکم باشه اصلا زاویه ی دیدش متمایل به منه

لحنش مهربون و گرم و صمیمییه وقتی سلام می کنه و سلامشو میکشه،فقط هم با من اینطوریه با بقیه ی دخترا خیلی خشک رفتار می کنه

عمیق نگاه می کنه و وقتی نگاه می کنه چشماش و مردمک چشماش درشت میشه،انگار وقتی منو می بینه صورتش یجور دیگه میشه انگار امیخته ای از خجالت و هیجانە

او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
وا چه گناهیبه تو چهبعدم بخواد میاد میگهلال که نیستنگران خودت باش

دلم برا خودم هم میسوزه

او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
مطمئن باش اون کسی که خودت بهش فکر میکنی زیاد به فکر تو نیست همین روزها خبر ازدواجش رو هم میشنوی

معلومه ک به هیچ جاش نیستم

او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
چرا

خیلی گناه دارم

او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
با دوستاش در مورد من حرف میزنههمش سعی می کنه نزدیکم باشه اصلا زاویه ی دیدش متمایل به منهلحنش مهربون ...

یه پسر میتونه همزمان اینجوری کنه ولی صرفا بازیش باشه

تجربه دارم ک میگم

دلت نسوزه براش

پا پیش گذاشت گفت خوشم میاد اوکی حق باهاته وگرنه صرفا بازیشه

اگه امضامو میخونی مهربانترینم ممنون میشم برای شادی روح پدرم دعا کنی با قلب پاکت🖤🖤
یه پسر میتونه همزمان اینجوری کنه ولی صرفا بازیش باشهتجربه دارم ک میگمدلت نسوزه براشپا پیش گذاشت گفت ...

اهل بازی نیس ادمارو خوب میشناسم

او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
احساس قربانی بودن از زندگی عقب میندازتتپاشو دختربی خیال

سختە برام

او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792