لباس خوشگل نمیپوشه میره لباسای مادرشو میپوشه بعد میشینه روبرو برادرش از دروغ بهشون میگه زن همسایه اومد پیشم بهم گفت چقد لباست بهت بیاد وای چشمم زدن وای مریض شدم چش خوردم.
همیشه کاری میکرد حواس شوهرم ب اون بود ک ی وقت کسی چشمش نزنه همش دوسداشت کاری کنه تو چش برادراش باشه واقعا سخته اگ متاهل باشی درک میکنی .و خیلی چیزایی دیگ ک بیخیال
ببین فکر کنم تازه عروسی و کم تجربه
اینها خیلی عادی هست
تک فرزند بودی متوجه این احساسات نمیشی
دایی و عمو صد سال برادر نمیشه
من چهل و دو سالمه. اینها اصلا مواردی نیست بخوای خودت رو درگیرش کنی و بهش فکر کنی
اول تاپیک فکر میکردم میگی موضوع جنسی هست عصبانی شدم ، چون این موارد چیزی نیست که در دوره شناخت و نامزدی توجه نکنی
ولی میگی جنسی نیست
پس به روابط خواهر برادری کار نداشته باش
یک عمر همین بودن. از راه رسیدی نمیشه که کل خانواده بخاطر تو تغییر کنند که
من دیگ باهاش در ارتباط نیستم خوشم نمیاد ازش.
کاری کرده بود شوهرم اینقدر حواسش ب اون بود وقتی عقد بودیم شوهرم میومد پیشم میگفت میخام برم خونمون پیش خواهرم.منم میگفتم برو .بنظر من بعضی خواهرا مریضن دیگ نمیدونم چون مادرمم خواهره هیچوقت از این کارا نکرد خودشو ب زور نکرد تو چش برادرا بهشون نگفت من خوبم ققط حواستون ب من باشه زناتونو ول کنین
به نظر من که نرماله.. خب طبیعیه یکی با داداشش صمیمی باشه دیگه
شاید وقتی سنشون کمتر بود خیلی خیلی صمیمی بودن که الان هم اینطورین
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
