2777
2789
عنوان

بچه ها میشه بیاید تعریف کنید امروز واستون چه اتفاقی افتاده

| مشاهده متن کامل بحث + 4538 بازدید | 180 پست
آفرین چه کدبانو وزرنگ.دوست داشتم فعالیت هات رو درنی نی سایت بخونم دیدم موضوعی نداشتی

مرسی 

🤗راستش تایم ندارم ک بیام و بچرخم 

نکته بعد اینک اینجا ی چیز عادی میگی بهت تهمت دروغگویی میزنن باید بری دنبال اثبات حقیقت 🤣

هر موقع میخواستی سرش داد بزنی بهش نگا کن و تو دلت بگو این جز من کسیو نداره،دلت آروم میشه

بعضی وقتا واقعاادم کم میاره من اگه دادنزنم یه وقتایی حس میکنم الان سکته میکنم انقدکه پسرم اذیتم میکنه

خدابزرگه خیلییییییییییی بزرگ فقط کافیه بهش اعتمادکنیم❤️❤️❤️

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

وااای امضات،چقد خوشحال شدم برات

مرس عزیزم ..

امروز ۴۰۴/۶/۸   .و من در خسته ترین حالت ممکن ارزوهام و خواسته هام پر کشیدن و دست نیافتنی شدن به چشمم مرگ ارزوهامو دارم میبینم .امیدوارم مشکلاتم تموم بشه و متن امضام تغییر کنه ❤️خدایا شکرت الهی همه به خواسته هاشون برسن امضام تغییر کرد امروز ۴۰۴/۷/۲۹به ارزوم رسیدم .🥹.قربون عظمت و بزرگیت خدا خیلی دوست دارم 🥰این حال خوب نصیب همههههه الهی آمین😇

12 هستم 

امروز رفتم مدرسه 

اومدم خونه درس خوندم 

الانم اومدم بشینم بخونم تا صبح دیدم فیلم اموزشیه دان نشده 

الآنم حال روحیم به شدت بده بغض دارم عذاب وجدان هم دارم اتفاقات گذشته هم داره عذابم میده استرس دارم و برای کنکور آمادگی ندارم 💔

صبح پاشدم صبحونه آماده کردم همسرم خورد ورفت سره کار منم شکر گزاریما نوشتم واز خداتشکر کردم که روزه خوب وهفته ی خوبی برام رقم زده بعد ناهار پختم وهمسرم ظهراومد و ناهارخوردیم بعد باهمدیگه رفتیم‌پیاده روی از اونجایی که سره یه قضیه مدتیه کم پول شدیم ونگران و ناراحت بودیم البته بیشتر همسرم ناراحت بود ومن بهش میگفتم ناراحت نباش خدا بزرگه و نمیزاره دشمن شاد بشیم و درهای رحمتش همیشه بازه ...ولی همسرم نگران و آشفته بود که یهو خاله اش که خارج از کشوره زنگش زد و گفت ۳۰ میلیون به حسابش واریز کرده...همسرم تشکر کرد و گفت آخه برای چی خاله اش گفت همینطور به دلم افتاد بعده مدتها یادی ازت بکنم...وواقعا هاج و واج موندیم

...بعدش توی راه یکم سوسیس خریدیم و اومدیم بندری درست کردم و خوردیم و سریال یوسف رو دیدیم و همسرم خوابید و من فیلم سینماییه شبکه نمایش رو دنبال کردم و هنوز بیدارم...و در عجبم از قدرتشکر گزاری

توی ثانیه به ثانیه های زندگیم خدا رو  با تمامه وجودم حس کردم...وازش ممنونم که توی فراز و نشیبهای زندگیم همیشه یارو یاورم بوده...ازش ممنونم که حبِ ائمه رو توی دلم قرار داده...خداجونم ازت متشکرم که منِ بنده ی ناچیزت رو با وجودِ تمامِ گناهاش تنها نگذاشتی ...من همیشه به تو محتاجم لحظه ایی و آنی مرا به حاله خودم وا مگذار❤❤❤🙏🙏🙏

امروزمو دوست نداشتم😕

ساعت ده از خواب بیدار شدم یکم تست زدم و ی صفحه تاریخ خوندم بعد ناهار خوردم بعدشم ‌رمان خوندم و تو سایت گشتم بعد یکم خوابیدم و بیدار شدم یادم نمیاد بهدش چیکا  کردم ولی درس نخونذم بعدشم یه نوذل درست کرذم خوردم 

یکم سماعی‌ کار کردم 

الانم میخوام بخوابم فردا پاشم جبران کنم به امید خدا...

هیچی صبح ک بیدار شدم یه ضدافتاب فقط زدم چون پوستم خدادادی شفاف و بدون جوش و لکه یه برق به لبای گوشتیم تو اینه واسه خودم بوس فرستادم و از پله های بالا سر خوردم اومدم پایین همیشه کتی جون خدمتکارمون سر این حرکت بهم چشم غره میره هیچی دیگه سوار پورشم شدم رفتم سمت ارشام تهرانی نامزدم

سر پیری!!!! ۴۲ سال خیلی هم جوون هست من برنامه دارم تو ۴۱ و ۴۲ تازه به ازدواج فکر کنم

درسته گلم .سن یک عده .  من شرایط خودم رو گفتم ، هم از نظر روحی داغونم هم جسمی .کمرم مشکل داره انحراف ستون فقرات دارم میگرن شدید دارم مجبورم مشت مشت دارو بخورم روحی هم نگم دو سال از فوت مادرم گذشته تازه با افسردگی بعد از فوتش کنار اومدم .ممکنه یه نفر تو سن من تازه شروع زندگی مشترکش باشه روحیه خوبی داشته باشه من با یه دختر نوجوون دیگه برام دیره واسه این حرفا 

ازخواب بیدارشدیم صبحانه خوردیم بچه هاروبردیم دکتر.سنگک گرفت شوهرم اومدم بندری درست کردم خوردیم ناهاردخترمودادم ۸ماهشه بعدظرفاروشستم بعدبادخترم یکم خوابیدیم ظشوهرم رفت اسنپ.بعدچای خوردم باپسرم ورزش کردیم.شام درست کردم وخوردیم ظرفاروشوهرم شست ووچای اورد..من خیلی گردنم دردمیکرد دیگه بعدشام پنچرشدم وووالانم خوابن وصدای نفس کشیدنشون میاد خداروصدهزارمرتبه شکرواسه داشتن ۳تایشون🍒

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792