شوهرم خیلی دیر ب دیر برام لباس میخره مثلا اخرین بار پنج شیش ماه پیش مامانم برام پارچه خرید اون فقط پول خیاط رو داد خودشم اخرن بار برا عید نوروز لباس خونگی برام خرید الان مثلا میگم میخوام لباس بخرم میگ کم کم تو کارتت پول میریزم بعد ی ماه برو بخر هر چن وقت ی سیصد میریزه تو کارت مثلا بش میگم من هفته دیگ میخوام برم لباس بخرم میگ ن صب کن ی ماه دیگ در حالی نمیخوام زندگیمو مقایسه کنم ولی ن برا خونه کابینت زده ن فرش ن چیزی ن لباس میخرم ن مسافرت میریم ن هیچی خسته شدم ازش برا اینکه کابینت بزنم بعد دوسال باید النگومو بفروشم چون ایشون همینکه پول دکتر بده بی پول میشه چهار پنج سال همش میگ پول ندارم خسته شدم دیگ خیلی هم خونسرد ی کاری رو بخوام باید ی ماه بش بگم اخرشم دعواش کنم تا انجامش بده مثلا وام فرزندی داریم ی ماه راضی نمیشه بره ثبت نام کنه چون قراره ی تومن بده برا ثبت نام زورش میاد