سلام
من ۲۲ سالمه و دانشجوام
تازگیا با یکی از بستگان نزدیکمون دوست شدم که طرف قصدش ازدواجه و خیلی هم پسر خوبیه
هم اخلاقی تا اینجا که عالی بوده به شدت بهم احترام میزاره و قربون صدقه میره، دست و دلبازه هربار که باهم رفتیم بیرون برام گل و کادو خریده، از بچگی رو پای خودش بوده و شدیدااا ادم پخته و عاقلیه، موقعیت شغلیش و کارش بسیار خوبه و درامد بالایی داره
ولی من شرایط ازدواج رو ندارم بهش گفتم که من نمیخوام حالا حالاها ازدواج کنم و سنم هنوز خیلی کمه میخوام درسمو بخونم و سرکار برم و اگه تونستم چندسالی مهاجرت کنم و.... چندبار این موضوعات رو بهش گفتم که بیخیال بشه و بره چون دلم نمیخواد چندسال تو رابطهای که تهش معلوم نیست عمرش رو حروم کنه
ولی با همهی اینا اوکی بود گفت هروقت درست تموم شد میام خواستگاری، سرکار هم برو مهاجرت هم خواستی بکنی منم کارامو میکنم و میام باهات ولی نمیخوام از دستت بدم و....
ولی من علاوه بر چیزهایی که بالا گفتم یه سری مشکلات دیگه هم باهاش دارم که روم نمیشه بهش بگم چون فامیل نزدیکه
اولا که ایشون ظاهر زیاد جذابی نداره و قدش هم یکم از من کوتاه تره
دوم اینکه خانواده هامون خیلی باهم فرق میکنن، نمیخوام مغرور و ازخودراضی باشم ولی خانواده ما واقعا سطحشون از اونا بالاتره نمیگم که ضعیفن و مشکل دارن اتفاقا ادمای خوبین ولی در یه سطح نیستیم و هم از لحاظ مالی هم جایگاه اجتماعی هم اعتقادی هم فرهنگی باهم فرق داریم
حالا مشکل من اینه که نمیدونم باید به این رابطه ادامه بدم یا تمومش کنم؟ مشکل اینجاست این دلایلم رو نمیتونم بهش بگم چون به غرورش برمیخوره از طرفی هم همش میگه مشکلی داریم باید با صحبت حلش کنیم و رابطهامون رو کم کم بسازیم نمیتونم براش بهونهی الکی بیارم
از هیچکس هم نمیتونم مشورت بگیرم چون کسی نمیدونه ما باهم دوستیم و اگه خانواده من بفهمن خیلییی بد میشه
توروخدا شماها که تجربه دارین بهم بگین باید چیکار کنم، میترسم چندسال عمرمون رو تو رابطه بی نتیجه حروم کنیم اخرشم خانواده من نزارن ولی بهونه ای هم برای کات ندارم
ممکنه این اخلاقای خوبش بعد از چندوقت تموم بشه نه؟ اخه خیلی منطقی و پخته حرف میزنه و حس میکنم این رفتار های خوبش از روی ادا و به خاطر خوب جلوه نشون دادن خودش نیست