چیکار کنم این وابستگی کمتر بشه
خیلی ناراحتم
از صبح تا شب همه کارهای دخترم با من، بیرون میبرم پارک شهریاری کلاس مادر و‌کودک،پدرش آخره شب میاد خونه.
دخترم را برده بودم بیمارستان تا پدرش ازش دور می‌شد جیغ و داد می کرد بابا بیاد
آخر پرستارها و دکتر بهم کلی تیکه انداختن که به دخترت یک مقدار محبت کن. چرا فقط باباش را می خواهد.
اکثر دخترا بابایی هستن
دو سال و نیم داره
چندسالشه؟
زیاد بوسش کن به تو وابسته میشه
نوه عمم اینطور بود حتی عروس عمم مجبور بود یه تایمی بره محل کار همسرش با مشاور حل شد مشکلشون
وا
همه بچه ها همینن
چون پدر کمتر میبینن
به نسبت مادر
بچه دو ساله چی میفهمه
اون افراد که این حرف زدن عقل ندارن
شما که پیروی میکنین عجیب هستین
همه دختر بچه ها همینن
ما رفنیم رستوران دوتا دختر دو قلو اونجا بود هیچ کدوم بغل مامانشون نمیرفتن پشت باباشون گریه میکردن
مادر همیسه بدبخته بیشتر از پدر دلسوزه ولی پدر عزیزه
اتفاقا چون پدرشو کمتر میبینه اینطوریه
برادر زاده منم همینه زندادشم کلی بهش محبت میکنه ولی با مامانش بیشتر لج میکنخ تا ناراحته بابا بغل کنه خوراکی بدم بابا از سرکار میاد درو واسه بابا باز کنم حتی داداشم خیلیم محبت نمیکنه دعواشم میکنه
دو سال و خورده ای هستش
ولی یه جاهام به زنداداشمم وابستگی داره
انگار یه جوری نگه داشته نه سیخ بسوزه نه کباب😂
پرستاره بیخود کرده اینطوری گفته .منه مادر سه سال و نیم هست به بچم انواع خدماتو میدم محبتی که من میکنم از هر ۱۰تا مادر یکیش اینجوری محبت میکنه ولی بچم شبیه یاغی هاست به شدت وابسته باباش هست حتی بخاطر عمه هاش منو میزنه .
