2777
2789
عنوان

تو خانواده شما هم جنگه همش 😐

371 بازدید | 31 پست

بخدا خسته شدم هرروز سروصدا و اوقات تلخی 

موندم چطوری دووم آوردم تو این خانواده سمی 

امروزم با داداشم بزن بزن راه انداختیم دستم کبود شده عوضی اشغال ..

دیگه جون ندارم چیکار. کنم کجا برم بیست سالمه و قصد ازدواج هم ندارم ولی میخوام یک جوری برم از این خانواده .. نذاشتن دانشگاه هم برم چون یک شهر دیگه قبول شدم . الآنم واقعا نمی‌کشم دیگه حس میکنم دارم خفه میشم و دست و پا میزنم به معنی واقعی کلمه جهنم رو دارم تجربه میکنم می‌خوام دنبال یک کاری بگردم که جای خواب هم داشته باشه کجا برم آخه 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اره، همش دعوا، داد و بیداد، بابام تلویزیون رو از طبقه چهارم انداخت تو کوچه 

من ۲۲ سالم بود از خونه زدم بیرون و یه سوئیت اجاره کردم و کار کردم و خونه خریدم ، الان ۴۳ سالمه و ۲۱ ساله مستقل و تنها زندگی میکنم، اما آرامش دارم

اره بابا مگ میشه دعوا نباشه ولی خدا رو شکر زود حل میشه
توهمه خانوادها بگو مگو هست

من به دستای خدا خیره شده معجزه کرد🥺😭❤️خدایا شکررررت🙏🏼بخاطر یه سری مشکلات عشقم منو تنها کذاشت پا گذاشت رو دلش پشت سرشم نگاه نکرد داغون شدم من  بعد چهار ماه باز برگشت هنوزم باورم نمیشه معجزه شد برام اینو بگم دوستای گلم هیچوقت از خدا ناامید نشید خدا خیلی بزرگتر از این حرفاست از این معجزه های قشنک براتون آرزو میکنم که هیجوره باورتون نشه الهی. همیشه خندتون از تهه دل باشه وگربتون ازسر شوق❤️

مامان بابام دعوا میفتن ولی کلا همه باهم قهر و قطع رابطه ایم 🤣

فقط 12 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792