دوستم ازدواج دومش
همسرش هم همینطور
من تو شهری ک هستم اکثرا تنهام
ی دوست دارم ک از اونم شانس نیاوردم
غم و غصه هاش مال من 🙂
من از اون مدل آدم هام ک تو خوشی و غصه ی بقیه غرق میشم
و اونقدر فکر میکنم انگار ک برای خودم اتفاق افتاده
دوستان قضیه از این قرار
که شوهر اول دوستم اعتیاد به شیشه داشته و متوهم بوده ازش جدا شده
از دوستم بگم در کل نمکی و با مزه است
خیلی ام دختر زرنگ و کاری هست
این اقا با دختر عمه اش ازدواج کرده
بعد خواهرش و پسر عمه اش گرفته
بعد هر دو طرف به مشکل خوردن
پسر عمه اومده خواهر این اقارو طلاق داده
و خانواده ی این اقا یعنی بابا و مامانش خواستن دختره رو هم طلاق بده
یعنی بدتر از ازدواج فامیلی از این ازدواجای دو طرفه است
خلاصه اینا زدن ب تیپ و تاپ هم
این اقا از خانمش چهار تا بچه داره
و خب انگار از اول گفته من این و نمیگیرم
و دوستم میگه هی خانواده اش گفتن ما ب زور دختره رو دادیم
و پسرمون دوسش نداشته
دختره هم کلا رابطه ی خوبی با فامیل شوهرش نداشته اونموقع
این اقا گفته جدا میشم
هم خودش اصرار داشته هم پدرو مادرش
زن گفته جدا نشو
نمیخام با چهار تا بچه مطلقه باشم
بیا برو زن بگیر 🧐
میدونین جالبیش کجاست؟؟؟
اینکه عموی اون زن اول و زن عموش ک میشن مادرشوهر و پدرشوهر دوره افتادن براش زن پیدا کنن
دوستم و پیدا کردن
و گفتن تو مطلقه ای
موقعیت بهتر از این گیرت نمیاد
این زنم اسما زن
و گرن پسرم میخاد طلاقش بده
هستین ادامه اش و بگم ؟؟؟