اون تاپیکت ترکید داشتم مینوشتم
افرین اینایی که گفتی مثل عمه بزرگه منن خوب میکنی بشورشون بذارشون کنار
ولی منظور من چیز دیگه بود یه زمان میخواستم قرآن حفظ کنم خالم که خودش خیلی مذهبیه و همش گیر میداد به ما که باید پول بدین واسه حج و خیرات و... مامانم و یک سوم اموالتونو باید بفروشین بدین من خیرات کنم واسه خواهرم و.... که ما بهش ندادیم و خالم خودش چادری بود رو میگرفت سرتا پا مشکی میرفت بیرون خیلی مذهبی بود منو مسخره میکرد به خاطر حفظ کردن قرآن! میگفت حفظ قرآن کار چرتیه