دیروز رفتم خونشون قرار شد از اونور بریم خرید لوازم آرایش قرار بود خودمون بریم کارت باباشو بگیره بریم
بعد دیدم شوهرم تو اتاق داره میگه به مامانش توام بیا بریم
بعد ما داشتیم میرفتیم باباش به مامانش گفت توام پاشو باهاشون برو گفت بچها تنهایی راحتترن منم گفتم نه شماام بیا بریم
رفتیم کلی ام خرید کردم هیچی ام نمیگفت میگقت هر چی میخوای بردار شوهرمم هی میگفت بردار بردار
حوله حمومم گرفتیم مامانش گفت بخرید حوله
شد ۲۰ملیون
الان دارم یا خودم میگم چرا به مامانش گفت توام بیا باهامون حس میکنم بچه ننست اره؟
شایدم چون من خیلی فکر کردم قاطی کردم
نظر شما چیه