شوهرم تند تند داشت با یکی چت میکرد

نه عزیزم،مادر پدرم پشتم نیستن ،مهریه مم خیلی کم بود،از طرفی زندگیم و دوست دارم،اینقد باهم خوببم نمیخوام کسی بفهمه ،وقتی چتاشون و خوندم دیدم شوهرم میخواد تمومش کنه ولی زنه همش داره بهش حس عذاب وجدان میده .. زنه بهم گفت نمیدونسته زن داره ازم خواست ببخشمش،بهشم گفتم تو رو باید خدا ببخشه نه من ...بعد این حرفش وقتی دیدم بازیم داده ،حتی گفته بود طلاقش بده،حالا ریخت و قیافه هم نداشت ،حتی جنسی، من هیچوقت  تو ناراحتی  واسه شوهرم کم نزاشتم ،اونروز تصمیم گرفتم صبور باشم شوهرم و زندگیم از هم نپاشونه  ،حالا چند ماهه خداروشکر حالم خوبه ،شوهرمم گوشیش و رمزش و بهم داد گفت هیچی نیستش ...ولی من دیگه چک نمیکنم ..به این نتیجه رسیدم منم که ضربه میخورم ..اون زن هم یه روز  تواسش و پس میده ،مطمئنم 

با یه زن لاشی که واسه شوهرم کار میکرد 

اون موقع که متوجه شدم هشت ماه بود باهاش بوده 

بعد از اینکه خیانتش رو فهمیدم 

به اون مدت که با اون زنیکه بود فکر کردم دیدم چقدر نشونه بود من از شدت دوسداشتن چشم و گوشم کر و کور شده بود حتی بهش شک هم نمیکردم 

سلام عزیزم منم پارسال متوجه شدم که همسرم خیانت کرده بهم

ی پیشنهاد دارم برات درخواست دوستیمو قبول کن

چقدر با سیاسیت و قشنگی تو اخه 

خوشبخت باشی خوشگلم🎀🫠

شوهر منم گوشیشو دست کسی نمیده حتی من اما من رمزشو بلدم خودش رمزشو بهم گفته عوض هم میکنه بازم بهم میگه ، منم مثل خودشم 

نظریه اول اینه که شاید شوهر توهم خوشش نمیاد گوشیشو کسی دست بزنه 

اگه با یه زن دیگه چت کنه انقدر خر نیست که جلوی تو و خانواده چت کنه 

ولی باید محکم کاری کنی رفتار های دیگشو زیر نظر بگیر باهاش قهر کن بگو مگه بهم اعتماد نداری رمز نمیدی ؟ منم رمزمو عوض میکنم به تو نمیگم اینطوری تحریکش کن رمزشو بگیر شب چک کن دیگه چاره ای نیست 

فدات ،زنده باشی عزیزم ❤

میخوای چیکار ،ماکه فهمیدیم‌چی شد ،،نکن زندگیتو بکن ...اگه میتونی طلاق بگیری براتم مهم نیست تا ته ش برو ،اگه مثل ما کسبو نداری ولش کن چون تو نابود میشی اون هیچیش نمیشه اگه چیزی پیدا کنی