۹ ماه پیش بش خیانت کرده بود بعدش خیلی ابراز پشیمونی کرد و گف سرمم بره زنمو طلاق نمیدم برگشتن یر خونه زندگیشون ولی آبجیم دیگه بش اعتماد نداره با وجود اینکه اون بهش محبت میکنه و هواشو داره پریروزم بار دعوا کرده کرده بود امروز برگشت خونش، میترسم یه بلایی سر شوهرش بیاره چون رفتنی میگف دوس دارم یه چیز سنگینو رو سرش بشکنم تا آروم شم،
خواهرم یه جوریه خیلی عصبی باشه نمیفهمه داره چیکار میکنه هر کاری ازش ممکنه،برا همین میترسم🥲خواهرزادم همش نه ماهشه