یه روزی 40 سالت میشه بر میگردی عقب رو نگاه میکنی چی میبینی از زندگیت
40 سالگی سنیه که دیگه هرچی کاشتی باید درو کنی اون انرژی جوونی رو دیگه نداری خیلی چیزا رو از دست دادی و ببین خوشحال میشی جوونیت اینطوری گذشت یا غصه میخوری
به عنوان یه مادر بخوام یه چی ب دخترم بگم اون آشغالی که این مردو بهت انداخت با اینکه میدونست مریضه اون مردی که به جای درست کردن خودش زندگیتو با یه بچه نابود کرده نصف مهریه خیلی کمه براش که بهت بده احساساتی نشو فقط
چه سخته تو این شرایط باشی... بنظرم خیلی خوب میشه با ی مشاور صحبت کنی. فکر کنم تو این شرایط دادگاه براتون وقت مشاوره میده رفتید؟
من عموم و زنعموم تو این شرایط بودن حتی طلاق هم گرفتن ولی چون فامیل بودن فامیل وساطت کرد دوباره زنعموم بخاطر بچه هاش برگشت چون عموم بچه ها رو پیش خودش نگه داشته بود ولی دنبال عشق و عاشقی بود ولی بعد که زنعموم برگشت عموم خوب شد و سر خونه زندگی موند ولی زنعموم دیگه بریده و هیچ ذوقی نداره دیگه فقط بخاطر بچه هاش ادامه میده... خیلی سخته تو ی زندگی اشتباه و پای ی مرد اشتباه پیرشی امیدوارم خدا ی مسیر درست جلوی پات بزاره
حق طلاق که داری
فرصت بده به خاطر دخترت با کمک مشاور برو سر زندگی اکه خوب پیش نرفت برای طلاق دیر نمیشه حق طلاق هم داری
سلام خانومی امیدوارم وقت بزاری و بخونی به هر حال شما ده سال باهم زندگی کردید هر چند خاطره بد دارید خاطره خوب هم دارید از اون مهمتر بچه مشترک دارید طلاق نگیر این اشتباه رو نکن بخدا بعد طلاق هیچی نیست به امید موقعیت بهتر نباش """"دیگه مرد درست و حسابی و مسولیت پذیر ازدواجی پیدا نمیکنی شاید تا آخر عمرت شما تنها بمونی!!! اما مطمعن باش برای همسرت با این همه مشکلاتی هم که داره حتی خونوادش میتونن دخترباکره کم سن و سال بساز بگیرن..... و تو حسرت بخوری!!! جامعه ما پرشده از زن های تنها که برای دیده شدن تو چشم مردها به هر شکل و قیافه و لباسی در میان تا یه مرد ببینتشون که متاسفانه چشم مردها هم پرشده هر دوروز با یکیشون میپرن و لذتشون تموم شد رها میکنن میرن سراغ بعدی دیگه هیچ مردی تن به ازدواج از ترس مهریه و مسولیت و هزار مکافات دیگه نمیده !!!!درسته اذیت شدی اما اضحار پشیمونی میکنه این خیلی خوبه پدر بچه اته گاهی آدم دلش میخواد کنار یه مرد قدم بزنه بعضی خانوم ها حتی تو حسرت همین هم هستن واین حسرتاس که باعث میشه یه خانوم بره با یه مرد متاهل وارد رابطه بشه درحالی که میدونه متاهله حقیقت اینکه که تعداد خانوم های ما چند برابر تعداد آقایون هست تازه همین تعداد کم از آقایون هم اکثرشون یا معتادن یا تو تصادف میمیرن یا به هزارو یک علت زندانن اونهایی هم که هستن تن به ازدواج نمیدن زندگیتو از نو بساز بالاخره وقتی تو زندگی جنگ میش هر دو طرف آتیش بیار میشن شما هم اگر خیلی جاها خانومی میکردی و کوتاه میومدی بی احترامی بی حرمتی درازا نمیکشد بازم هر جور خودت صلاح میدونی اما مطمعن باش به حرفای من میرسی چون من خیلی تو اطرافیانم دیدم پشیمون شدن که دیگه دیر شده بود همسرشون ازدواج مجدد کرده بودن و راهی دیگه برای بازگشت نمونده بود.....
تو رو خدا طلاق نگیر
با همین ترسوندنها ادبشون کن ولی جدا نشو
جون بچه ت تو خدا جدا نشو
من 10سال جدا شدم
عواقب طلاق خیلی بدتر از همین زندگیه
سایه همین مرد و آسایش نسبی که داری صد شرف داره به به موقعیت آزاد و حتی ازدواج دیگه
جون بچه ت من کردم مثه سگ پشیمونم نکن جدا نشو بعداً به عمر باید جواب بچه رو بدی روز بروز هم داغون تر میشی نکن من کردم میگم نکن .
چند بار همین جوری بتریونشون ادب میشن
خط و نشون بکش و تعهد بگیر باز درستش کن نگیر طلاق نه اجتماع پر از گرگه مردا تو اداره زندگی موندن زنها ک هیچی از من کوچکتر گفتن ،،
دخترت چی میشه اون دختر به مادر احتیاج داره من مادرم فوت کرد از بچگی و من خیلی اذیت شدم به فکر بچه باش برگرد با زندگی اگر هم مشکلی داری ببرش پیش نشاور مشکلتو حل کن
