فکر کن شهر غریب باشی یک نفر هم کنارت نباشه
صمیمی ترین رفیقت هم دیگه نشه با هم در ارتباط بمونید🙂
اینقدم پول نداشته باشی که بری خوش گذرونی سینما یا کاری بکنی
فیلم و درس هم ببینی و بخونی
دلت بگیره چیکار میکنی اصلا با کی حرف میزنی(من قدرت دوستیابیم خیلی ضعیفه نمیتونم ارتباط بگیرم)پس نگید تلاش کن دوست پیدا کنی
سیگار و فیلم
من که دلم گرفته یکی باشه برم نیم ساعت باهاش قدم بزنم
یا همدیگه رو درک کنیم
با خدا حرف میزنم اهنگ گوش میدم با خواهرم حرف میزنم میرقصم میرم تو گوشی یا میرم بیرون
نقاشی بکش ، یه ساز یادبگیر اگه داری
موسیقی گوش کن ، گیاه بیار نگه دار
آشپزی کن ، گلدوزی های فانتزی یا بافتنی
اینا سر رو گرم میکنن یهو میبینی 2 ساعت رفت
شرایط منو توصیف کردی
هیچی یا درس میخونم
یا کتاب میخونم
میرم باشگاه
نقاشی میکشم
میرم تو گوشی
من اگه تو همچین شرایطی باشم
سجاده رو پهن میکنم و با خدا حرف میزنم
دعاهای مختلف میخونم قران
میرم مسجد .
حالا شما ببین چی آرومت میکنه همونکارو بکن
اشپری که هزینه نداره
همون گوجه و برنج رو خلاقانه درست کن
اهنگ گوش کردن
به مداد و کاغذ آچار بیار چرت و پرت بکش
هرچند منم درکت میکنم خودم هم مثل توام
در طول روز مشکلی ندارم ولی بعضی اوقات غم عجیبی یهو ته گلوم هجوم میاره ...
دانشجویی؟ خوابگاه؟
