جدی صحبت کن باهاش، بمادرش بگه فعلا من ب پول و اجارا خیلی احتیاج دارم ایشالا سالای بعد تونستم چشم
وایییی اینم همچین شخصیتی داره خیلی حسوده و خبر چین خبر میبره میاره فتنه
بعد اون موقع ها دعوا نکرده بودیم هرروز خونه من چتر بود شام و ناهار میومد هرچقدرم بی محلی میکردم نمیرفت
الان دیگه ببین چه بلا میخواد سرم بیاره
بگو ما گذاشتیم واسه رهن بیانه هم گرفتیم نمیشه کنسل کنیم
استارتر تا میتونی قبول نکن قبول هم کردی چک تخلیه بگیر ازشون
سریع خونه نصف قیمت بده یکی دیگه
عزیزم خجالت نداره باهاش صحبت کن بگو اومدنشون ی صلاح کسی نیست
خونه مال خودته؟؟
بگو اگه من خونه رو به خانواده شما بدم پس فردا فامیلای خودمم متوقع میشن که باید به ما هم اجاره بدی پس من به هیچ فامیلی خونمو نمیدم به اجارشم واقعا نیاز دارم قسط دارم و روی پولش حساب کردم هر مستأجری بیاد ۱۲ تا چک باید به مبلغ اجاره تا پایان سال بهم بده
ماهم چندبار عموها و دوستام و.. گفتن هیچی نگفتیم زود اجاره دادیم بحثش که مجدد مطرح شد گفتیم اجاره دادیم
کلا همچین جالب نیست با فامیل همسایه شدن
بیان دیگه ب راحتی پا نمیشن..من جاریم چن سال همسایم بود همش حرص میخوردم از کاراشون همه چیشون ریزش مو گرفتم، پشت سر غیبتت میکرد تو رو حتی لبخند نمیزد بعد میومد هرکاری میکردی تقلید میکرد از روت
اصلا و اصلا حتی اگه رابطتون خوب بود هم نباید بیان
به شوهرت بگو اگه رابطه برادریشون مهمه براش بگه نه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
