2777
2789

برو کتابخانه

شبها هم یک خونه مادربزرگی کسی را پیدا کن بخواب 

من سال کنکورم یک اتفاق مشابه تو افتاد یکی از نزدیکترین افراد خانوادم را از دست دادم 

از ۷ صبح تا ۹ شب کتابخانه بودم حتی روزهای تعطیل 

صبحانه ناهار شام فقط نان خالی اونم خودم میخریدم 

شبیه ساندویچ میکردم کسی نفهمه نون خالیه 

بعد کنکور یک کار نیمه وقت تو کوثر محله پیدا کردم پولهام را جمع کردم مهر رفتم دانشگاه 

سخت گذشت اما گذشت 

شاید۹ ماه داستان من نان خالی گاهی یک پول تو جیبی بهم میدادند یک دونه موز میخریدم با نون میخوردم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من این مشکل رو داشتم 

از بچگی داشتم نه فقط سال کنکور 

هیچ وقت جدا نشدن ولی هر سری با هر دعوا و بحث طلاق اعصابم بهم میریخت 

همین الانم ترسش باهام هست 

به نظرم اگه دو نفر نمیتونن با هم زندگی کنن طلاق بگیرن بهتره تا همش تو دعوای طلاق باشن و انجامش ندن

یا حرفشو نزنن یا انجامش بدن

تنها چیزی که میتونم بهت بگم اینه که با همه سختیش فقط به فکر خودت باش 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792