سلام 
من کاربری جدید زدم فقط به خاطر این تاپیک چون واقعا دیگه بریدم . نه خودم از پس این مشکل براومدم نه خانواده نه مشاور هیچ کس نتونست کمکی بکنه . تنها امیدم بعد خدا شماهایین.  پس تو رو خدااااا کمکم کنین ..
۲۳ سالمه ۴ ساله ازدواج کردم ۳ ساله اومدم خونه خودم ب دختر ۲۱ ماهه دارم . تک عروسم و طبقه بالای خونه مادرشوهرم زندگی میکنم .طبقه پایین هم خانواده همسرم ( پدر مادر برادر مجردش که ۲ سال از من بزرگتره  ) زندگی میکنن. 
آقا من از وقتی اومدم این خونه پیییییر شدم . به معنای تمام کلمه پیرررررر.  مادرشوهرم خیلی بده خدا ازش نگذره شوهرش از خودشم بدتره . پسرش اون دوتا رو میزاره تو جیبش ... هر چی از دهنشون در اومده تو این ۳ سال بارم کردن  
شوهر منم که انگار سیب زمینی بود و نبودش هیچ فرقی نداره هیچی به خانوادش نمیگه 
مادرشوهرم همش بهم میگه دخترت مال منه 😐
من بیشتر از تو دوستش دارم 
باید بدی بچه رو من نگه دارم 😐
منم میگم خب خودم نمردم ک تا وقتی هستم هستم وقتایی که نیستم خب بمونه پیش تو تا ۵ ماهگیش که من میرفتم دانشگاه ۳ روز در هفته پیش اون میموند  بعدش دیگه خودم نگهش میدارم 
آقا بگذریم این بشر به بهانه های مختلف هر بار منو به گریه میندازه و فک میکنه چون خودش سیده انگار امامه و همیشه میگه هر کسی سیدارو ناراحت کنه میره جهنم 
و سیدا اصلا گناه نمیکنن 
تو رو خدا بیاین بقیشم بگم  
قلبم داره میترکه