حسادت به دختر خاله و پسر عمو و جاری و خواهر شوهر و فامیل رو درک میکنم ولی حسادت به دختر همسایه که هیچ جایگاهی تو زندگیم رو نداره واقعا درک نمیکنم.
حسادت یه احساس انسانی هست و همه ادمها دارن ولی نباید باعث بشه به خودمون و بقیه صدمه بزنه
حسادتت رو بپذیر عزیزم
معمولا ریشه حسادت در خودکم بینی هست
حسادت بعصی افراد خطرناکه
عزیزم کم داری مگه؟ زندگی اون چه ربطی به تو داره تو دنیا هزاران نفر بهتر از ما هستن این چه منطقیه
خودتو فقط عذاب میدی از اونکه چیزی کم نمیشه
خب اول شرایط اون بگم سه سال بیشتر عقد نبود ۱۹ سالشه و یک ساله به بهترین نحو ممکن هر دو شبش تالار عروسی گرفت باباش پولدااار همسرش پولدااار به بهترینننن نحو ممکن عروسی مجلل و سنگین گرفت حالام باردار شده پنج شش ماهشه اما دانشگاه نرفت کلا چهره اش هم معمولی رو به پایین هست
(دارم واقعیت میگم شاید بتونید کمکم کنید
حالا خوبه خودش گفت میدونم کارم بده حالا اومدید سرزنشش میکنید ول کنید بابا بیچاره نیاز به راهنمایی داره اگه میتونید بسم الله نمیتونید فقط بخونید پست الکی نزارید
گل اندام لایکم کن😔
یاد دختر همسایمون افتادم خواستگار نداشت خواستگارای من میرفتن پیششون برا تحقیق آنقدر بدگویی منو خانوادمو میکردن هیچوقت ازشون نمی‌گذرم .
این کجاش حسادت داره گفتم الان میگی موقعیت تحصیلی و شغلی خیلی خوبی داره😐
دختر عمه های خودم همه معلم مهندس و دکتر اما بهشون حسادت نمیکنم تازه براشون خوشحالم اما این دختر منو کشت
من پنج ساله عقدم خونه همسرم مثل خونه اون دختر هست اما بزرگ تر و قشنگ تر اما داخلش هنوز تعمیر نیست
یک سال از اون بزرگترم اما هنوز عقدم اون بچه داره😒😒 جهیزیه ام مونده وسایل بزرگ همش نفرین خودم میکنم که چرا گذاشتید عقد بمونم وضع بابام متوسط و وضع نامزدم تا حدودی پولداره اپل در هر صورت تو رفاه هستم
