نه اصلا به زبون نیار
من اینجور مواقع سکوت کردم اما جای جاش جبران کردم مثلا کسی برای زایمانم نیومده بعد منم نرفتم
رفتارم تغییرنکرده فقط دقیق توهمون موقعیت جبران کردم براشون...
اما جدیدا محبتمودارم کم می کنم اون روز شوهرم به خواهرش گفت روغن دنبه خریدیم ببر ما که نمیخوریم اونحا چیزی نگفتم بعدگفتم بچه ها دوسه بار دست وپاشون اسیب دیده ازروغن کشیدم رو دست وپاشون چیزیش نمونده وندادم ببره
روغنی که سیصدهزارپولشودادم چرا بدم اون ببره ؟ وقتی زایمان کردم تا بچه ام نزدیک یک ماهه شد نیومد اومد بی ذوق ....
بچه هاظم همراهش بودن دوازدهم عیدبودهیچکدوم کادوندادن
خودشم صدهزارتومان🥴
بعد من برم.....
دیگه بعدعیدمی خواست راه بندازه اش نذری بدهند توخونه ی ما مثل پارسال بیشترهزینه اش هم با ما
به همطرم گفتم بروبگو نه نمیشه خانمم راضی نیست میخواهید اش بدین برین خونه ی بقیه
که دیگه هیچ خبری نیست
باید بفهمند منم ناراحت میشم ومنم برای خودم شخصیت وقدرت دارم
چقدر کوتاه بیام؟خسته شدم